6 اسلاید صحیح/غلط توسط: ♡Minyona♡ انتشار: 2 سال پیش 296 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
سلام بچه ها چون خون شیرین حمایت نگرفت تصمیم گرفتم این داستانو جاش بزارم و اون واقعا عاشقته هم پارت اخری که ازش گذاشتم حمایت زیادی نداشت
لطفا از اینکی داستانم حمایت کنید
شرایط پارت بعد : 5 لایک. 10 بازدید 2 کامنت
مقدمه ( ا. ت یه روانشناسه که توی یه ت*یمارستان کار میکنه و یروز یه بیمار که اون بیمار کسی نیست جز بایس زیبای خودم اقای مین یونگی ارمیا نریزید سرم و منتظر پارتای بعدی باشید ) ا. ت ویو : الان تقریبا 5 ساله اینجا روانشناسم و از 100 تا بیماری که تا الان درمان کردم 80 تاش موفق بود!!! خلاصه الان میخوام برم پیش نامی ( نامجون اینجا رئس تیما*رستانه و رفیق فابریک ا. ته )
نامی : به به خانم روانپزشک چه عجب به ما یه سری زدین.... ا. ت : انیونگ نامی جونمممم اومدم نامی : واستا ذهنتو بخونم دنبال یه بیمار جدیدی ا. ت : زدی وسط حدف نامی : خب ببین یه پرونده دارم که با بقیه پرونده هات فرق داره........ ا. ت : همونیه که فکر م....م..یکنم
نامی : اره یه قا* تل زنجیره ای.... ا. ت : پروندشو بده نامی : مطمئنی؟ ا. ت : کاملا نامی : باشه...... بیا ا. ت : کام سام نیدا ( تشکر به کره ای ) پرونده : نام : مین یونگی لقب : شوگا سن : 27 وضعیت : مجرد وضعیت روحی : وحشتناک ا. ت : وادا این دیگه کیه نامی : دیدی..... هنوزم مطمئنی؟ ا. ت : ا..... اره اتاقشو بهم نشون بده..... نامی : اهههه اوکی ا. ت و نامی رفتن سمت اتاق شوگولی...... نامی : خوب ا. ت محظ احتیاط 2 تا نگهبان همراهیت میکنن ا. ت : نه نیازی نیست نامی : جانزززززز نیازی نیستتتتت تو دیگه کی هستی ا. ت : باید اعتمادشو جلب کنم
نامی : اهههه باشه من رفتم ( نامی رف ) ا. ت از پنجره ی متوسطی که روی در بود نگاه میکنه....... یه پسر با موهای ابی کمرنگ و کمی حالت دار مث بقیه مریضای این مدلی نبود خواستم درو دستمو گذاشتم رو شیشه ی اتاق تا بهتر ببینمش که یکدفعه برگشت سمتم چشای گربه ایه کیوتی داشت و همین طور لپای کمی تپل گوگولی یعنی واسش غش رفتم اما یچیزی این صورت زیبارو به چ*خ داده بود یه زخم روی چشش ( مث اهنگ دچیتا ) کم کم اومد ننزدیک شیشه و گفت : پس اون دکتری که قراره بمیره تویی ( ببخشید گند زدم تو حستون ولی ا. ت اینجا ماسک 3 لایه ی زد کرونا زده🤣 اما این زمان مثلا برای ایندس )
نامی : اهههه باشه من رفتم ( نامی رف ) ا. ت از پنجره ی متوسطی که روی در بود نگاه میکنه....... یه پسر با موهای ابی کمرنگ و کمی حالت دار مث بقیه مریضای این مدلی نبود خواستم درو دستمو گذاشتم رو شیشه ی اتاق تا بهتر ببینمش که یکدفعه برگشت سمتم چشای گربه ایه کیوتی داشت و همین طور لپای کمی تپل گوگولی یعنی واسش غش رفتم اما یچیزی این صورت زیبارو به چ*خ داده بود یه زخم روی چشش ( مث اهنگ دچیتا ) کم کم اومد ننزدیک شیشه و گفت : پس اون دکتری که قراره بمیره تویی ( ببخشید گند زدم تو حستون ولی ا. ت اینجا ماسک 3 لایه ی زد کرونا زده🤣 اما این زمان مثلا برای ایندس ) یهوووووووووو......
پایان ( الکی زر زدم ) نگهبانا اومدن و گفتن : خانم دکتررررر از شیشه دور شیددددد ا. ت : چرا ( خیلی ریلکس گفت ) یونگی ویو : داشتم به *** ( در پارت های بعد متوجه میشید کیو میگه ) فک میکردم که یعو یه صدایی شنیدم یه دختر که ماسک زده بود خواستم بترسونمش واسه همین رفتم نزدیکشو گفتم : پس اون دکتری که قراره بمیره توی ا. ت ویو : ا. ت : در اتاقو باز کنید دستاشم باز کنید نگهبان : ولی خانم ا. ت : ولی و اما نداره یونگی ویو یهو دختره گف در اتاقو دستمو باز کنن پرهایم ریخت ا. ت ویو : نگهبان درو باز کرد و یونگی که هنوز تو شک بود مث مجسمه شده بود من رفتم داخل و نگهبان اومد دستشو باز کرد و همون لحظه.............. ( نتیجه ادامشه )
6 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
25 لایک
داستانت خیلی قشنگه ولی پیشنهاد میکنم وقتی میخواس از ویو یکی دیگه شون بنویسی صحنه های تکراری رو دوباره ننویسی🫂🌹
بچه ها پارت 2 داره اپ میشه
فالویی بفالو
فالوییی
عالی=]
ممنون قشنگم
خيلي قشنگهههه
کام سام نیدا لاولی