ناظر خواهش میکنم منتشر کن🙃
🐞:رفتم سمت ادرین و ب*غلش کردم و گفتم:ع*قم خواهش میکنم ناراحت نباش بیا با هم بریم پایین غذا حاضره 🐱:اخجونننننن ناهار😋 حالا ناهار چی هست؟🐞:لازانیا🐱:وایییییییی بدو بریم الان غذا سرد میشه 🐞:وایسا منم بیام ......اه از
دست تو ادرین شکمو😶 رفتیم پایین و دو تایی با هم ناهار خوردیم
🐞:ادرین 🐱جانم 🐞میگم ع*ق خیلی چیزه عجیبیه 🐱چطور؟🙃 🐞 اخه من اصلا در حالت لیدی باگ بهت توجه نمیکردم ولی تو واسه من حتی از جونت هم گذشتی با اینکه میدونستی من دوس* ت ندارم🐱اه.....اره من خودمو به اب و اتیش میزدم تا
تو گل رز منو قبول کنی😕 🐞 اره ولی زندگی ما این ع*ق رو عجیب تر کرد اخه من به خاطر خودت خودت در نسخه قهرمانی رو رد میکردم و این خیلی عجیبه ولی اخرش هم هر دو تامون به ع*قمون رسیدیم❤ مگه نه؟..........🐞ادرین؟،،،،،،،.،،،،🐞نگش کردم دیدم خوابه 😬 داد زدم 🐞ااادددرررررییییننننن🐱یا خدااااااااااااااا چی شده 😨 🐞 من دارم برای تو از ع*ق میگم بعد تو گرفتی خوابیدیییییییی🐱 اهووووو😴 حالا که چیزی نشده
5 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
8 لایک
پااااررررررررررررتتتت بعععدددددددددددییییییییییییییییییی کوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووو؟؟؟؟؟؟
سلام بچه ها من برگشتم و قراره ادامه ی داستانمو بزارم ببخشید که نبودم مشکل داشتم امیدوارم داستانم مثل قبل دنبال بشه🌹🌹🌹
آدرین ب.د.ب.خ.ت 😂😂😂😂😂
عالی آجی میشی ؟
عالییی