ری اکشن BTS وقتی.......

8 اسلاید صحیح/غلط توسط: 💜ARMY💜 انتشار: 2 سال پیش 2,145 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست

سلام به همگی این اولین تستمه لطفا نظر بدین و اگه خوب بود لایک کنین❤ ری اکشن BTS وقتی سرما میخوری ممنونم که تست رو انجام میدین

جین: وقتی فهمید یکمی ناراحت شد از دستت که چرا زودتر نگفتی ولی بعدش گفت: تو برو بخواب منم الان میام . رفت بیرون دارو گرفت بعد اومد سوپ درست کرد وقتی بیدار شدی بهت داد خوردی

شوگا: وقتی فهمید گفت: چقدر بهت گفتم وقتی میری بیرون لباس گرم بپوش گوش نمیگیری که حالا اشکالی نداره زود لباس بپوش بریم دکتر. وقتی از دکتر میاین میندازتت رو تخت و پتو روت میکشه و میگه: بخواب وقتی بیدار بشی بهتر میشی. ا/ت: پس تو نمیخوابی آخه که نمیشه تو خسته میشی. شوگا: حرفی نشنوم فقط بخواب. کل شب رو بیدار میمونه و مراقبته چون خیلی تب داشتی .

جی هوپ: نگرانت میشه و میبرتت دکتر. چون خیلی تب داشتی تو راه غش میکنی با نگرانی تو بیمارستان داد میزنه یکی غش کرده. میان بهت سرم میزنن. اونم تا آخر سرم دستت رو گرفته و هیچ نمیخوابه. وقتی بیدار شدی کمکت کرد بلند شی و سوار ماشین شدین تو راه بهت میگه: چرا هیچ وقت مواظب خودت نیستی بهت گفتم هوا سرده لباس گرم بپوش حالا اشکالی نداره ولی از این به بعد قول بده بیشتر مواظب خودت باشی.

نامجون: وقتی میفهمه سرما خوردی میره برات دارو میگره. میاد تو اتاق میگه: خب پاشو تا آین شربت رو بهت بدم. ا/ت: نامجونی خودت خوب میدونی از مزش متنفرم نمیخورم. نامجون: که نمیشه نخوری پاشو بخور. دید نمیخوری دستش رو گذاشت دور کمرت و بلندت کرد. گفت: منو اذیت نکن بخور دیگه. تو هم به هزار بدبختی خوردی. گفت: افرین حالا هم بخواب.

جیمین: از سر کار اومد. رنگت یکمی پریده بود ولی میخواستی خودت رو خوب جلوه بدی چون هم ناراحت میشد هم نگرانت میشد. گفت: سلام خوبی بیب؟ ا/ت: سلام خسته نباشی. آره خوبم. گفت: ممنون. ولی صورتت یه چیز دیگه میگه ها! بگو بینم چیشدی؟ سرتو انداختی پایین و گفتی: چیزیم نیست. اومد جلو و دستش رو گذاشت زیر فکت و سرت آورد بالا و گفت: گفتم بگو چیشدی. که متوجه داغی صورتت شد. گفت: پس سرما خوردی. بلندت کرد که برتت دکتر چون میدونست الان مخالفت میکنی. بعد از دکتر برات دارو گرفت. تو راه برگشت به خونه گفت: دیگه نبینم چیزی ازم پنهون کنی خودتم میدونی بدم میاد.

تهیونگ: داشتید فیلم نگاه می‌کردید که عطسه کردی. گفت: حالت خوبه؟ ا/ت: آره عزیزم فقط یه عطسه بود همین. به فیلم نگاه کردنتون ادامه دادین کمی بعد دوباره عطسه کردی. گفت: مطمئنی خوبی حالت خوبه بیب ؟ تا خواستی جواب بدی که دوباره عطسه کردی. دستش رو گذاشت رو پیشونیت دید تب داری. گفت: میونی بلند شی بریم دکتر ؟ ا/ت:راستش حال ندارم از جام پاشم. پاشد دستمال خیس آورد گذاشت رو پیشونیت. چون حال نداشتی دکتر آورد خونه که معاینت کنه.

جونگ کوک: از سر کار اومد. رفت تو اتاق. دید خوابیدی و رنگت پریده. گفت: سلام خوبی بیب؟ با صدای گرفته ای گفتی: آره کوکی جونم. گفت: میدونی که از دروغ بدم میاد. چطوری خوبی با این صدات و رنگ صورتت. پاشو بریم دکتر. ا/ت: من حالم خوبه نیازی به دکتر نیست. گفت: گفتم پاشو. دید پا نمیشی بغلت کرد و گفت: اعتراضی نشنوم. گذاشتد تو ماشین رفتید بیمارستان. برات دارو گرفت و برگشتید خونه. تو راه گفت: دیگه بهم دورغ نگو وقتی حالت بده پنهونش نکن بهم بگو اینقدر هم لجبازی نکن.