جوک پارت 17

🔰جوک🔰(پارت 17)

به یه نفر که میخواستن اعدامش کنن گفتن حرفی برا گفتن داری ؟ گفت نه ميكشنش بالا ؛ دست وپاميزنه میگه بیارینم پایین حرف دارم.. میارنش پایین ميگن بگو : میگه جناب سروان خونه روبرویی ماهواره دارن ازاينجامعلومه !!😐😳

دیشب یه نفرو کنار جاده سوار کردم کلی غافلگیر شد... ازم پرسید: ولی چی شد منو سوار کردی از کجا معلوم که من قاتل زنجیره‌ای نباشم؟ گفتم: آخه با خودم فکر کردم احتمال اینکه دو تا قاتل زنجیره‌ای شانسی با هم تو یه ماشین قرار بگیرن چه قدره؟ رنگش سفید شدو تا آخر مسیر هیچی نگفت 😂😂😂

جعفر یه گوشی پیدا کرد صاحبش زنگ زد گفت عکس خانوادگی دارم میشه زودتر پس بدی جففففر گفت:نمیرم تو گالری داداش خیالت راحت ولی خاک تو سرت با زن گرفتنت 😂😂😂

دختره سر کلاس گوزید حول شد گفت ساعت چنده?😂 یه پسره از ته کلاس گفت شما مگه برای ساعت چند کوک کرده بوديد😂😂😂😂😂😂

ﻣﺎ ﺑﭽﻪ ﺑﻮﺩﻳﻢ ، ﻳﻪ ﮐﻬﻨﻪ ﺍﻱ ، میچپوندن ﻻﻱ پامونو ﺑﻘﭽﻪ ﻣﻴﮑﺮﺩﻥ ﺗﺎ ﻳﻪ ﻫﻔﺘﻪ ﺑﻌﺪ ﺑﺎﺯﺵ ﮐﻨﻦ ... ﺍﻻﻥ ﭘﻮﺷﮏ ﺯﺩﻥ ﻭﺍﺳﻪ ﺑﭽﻪ ﺑﺎ ﺧﺮﻭﺟﻲ ﻫﻮﺍ ﺍﺯ ﻫﺮﺩﻭ ﻃﺮﻑ ، 8 ﻻﻳﻪ ﻣﺤﺎﻓﻆ ، ﻭﻳﺘﺎﻣﻴﻨﻪ ، ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺑﺎ ﻋﺼﺎﺭﻩ ﻱ ﻣﺎﻟﺖ ، 12 ﺍﻳﺮ ﺑﮓ ، ﮐﺮﻭﺯ ﮐﻨﺘﺮﻝ ، ﺳﻨﺴﻮﺭ ﻋﻘﺐ ، ﺗﻬﻮﻳﻪ ﻣﻄﺒﻮﻉ ، ﺑﺎ ﺍﻝ ﺳﻲ ﺩﻱ! ﻣﺜﻼً ﺗﻮ ﺍﯾﻦ خرابکاری کنه ﺑﭽـﻪ ﭘﺮﻓﺴﻮﺭ میشه😐😂

دیروز داییم بهم گفت رفتی خدمت اومدی من و بابا و مامانت یه برنامه هایی واست داریم. گفتم برنامه هاتونو عوض کنید، من یکی زن بگیر نیستم  دایی: برو بابا بنایی داریم... باید آجر بندازی بالا😂😂