
سلام این داستان پنی و معما
(بزارید اول معرفی کنم پنی سئول یه دختر ۱۷ ساله قد نسبت به سنش بلند قدش ۱۷۰ موها و چشمای قهوه و موهای کوتاه و شباهت به پسر ها و باهوش. آکیا سون ۱۹ ساله یه پسر قدر بلند قدش۱۷۱ و موها و چشماش خاکستری. کلارا لاهیف مو قهوه ای چشم آبی ۲۰ ساله خیلی مهربونِ و کمی زود رنج قدش ۱۷۶. تیم جونز ۲۲ ساله موهاش خرمالویی چشماش هم همین طور قدش ۱۸۷. کیت کیمیش یه دختر زیبا و خوش رو مثل کلارا خیلی با ادب و مهربون موهاش زرد چشماش آبی آسمانی قدش ۱۷۵. الکس سور قدش ۱۹۳ عینکی موهاش مشکی چشماش عسلی.
از زبان کلارا:رئیس ما رو صدا کرده بود چون یه پرونده دیگه داشتیم با کیت رفتیم اونجا تیم و الکس هم اونجا بودن ولی پس اون تازه وارد کجاست؟
اونم اومد تو(کلارا🔶تیم🔷الکس⚪کیت⭕ رییس اداره⚀آکیا🔴پنی🔵)⚀همگی گوش کنید امروز یه ماموریت مهم دارین ولی قبلش میخوام همکار جدیدتونو معرفی کنم بیا تو.در باز شد و یه پسر با موهای قهوه ای اومد تو 🔵سلام⚀خودتو به همکار های جدیدت معرفی کن🔵سلام من پنی سئول هستم⭕ولی این که پسره🔵نه من یه پسر نیستم فقط کمی شبیه پسرا هستم⚪خیلی خب آقای رییس ماموریت چیه؟⚪به یک جواهر فروشی در مرکز شهر دستبرد زدن و صاحب جواهر فروشی با اسلحه گرم به قتل رسیده و سارق ها فرار کردن میخوام برین و پرونده رو برسی کنید 🔴⭕⚪🔷🔶بله🔵چشم.از زبان کانر:همه از دفتر رئیس رفتن بیرون و سوار ماشین الکس شدن و به طرف جواهر فروشی رفتن
⚪به نظر میرسه از فاصله دور شلیک کردن🔵نه⚪چی؟🔵اونا از فاصله دور شلیک نکردن اونا وارد مغازه شدن و صاحب جواهر فروشی رو تهدید کردن ولی ایشون مقاومت کرد به اون دیلم دقت کنید آقای سزار خواسته با اون اونا رو بزنه که اونا بهش شلیک میکنن ⭕پس حرفه ای بودن🔵نه نبودن چون اونا بیشتر شیشه های محافظ جواهرات رو شکستن اما چند تا سالمه از لکه های روی شیشه های محافظ نتیجه میگیریم که اونا دستکش نداشت دزد های حرفه ای هم از دستکش استفاده میکنن و حتی فایل دوربین ها رو هم با خودشون نبردن بزار ببینم.بعد فایل فیلم ها رو باز کرد و دید اونا چهره های خودشونو پوشوندن🔴 تیم انگشت نگاری رو بیارین. بعد رفتن تو یکی از ساختمون های اطراف و فیلم کوچه ها رو نگاه کردن اون دزد ها ۳ حرف از پلاک پشت ماشین رو پوشوندن🔴ای لعنتی حالا غیر حرفه ای بودن🔶گمشون کریدم😤🔵یادشون رفته پلاک جلو رو بپوشونن بزار ببینم آها خانم...⭕کیت🔵بله خانم کیت میشه رد این پلاک رو برام بزنید؟ ⭕حتما صبر کن اون تو .......🔵پس میریم اونجا.از زبان آکیا:واو عجب فکری رفتیم سوار ماشین شدیم و تونستیم اونجا رو پیدا کنیم ⭕محل دقیقش انتهای این خیابونِ. وای وقتی رفتیم ماشین خالی بود ای به خشکی شانس⚪حالا چی نابغه؟🔵🤔🤔احتمالا سرقتی بوده بازر ببینم بریم تو اون ساختمون احتمالا دوربین فیلم اونا رو گرفته اونا یه ماشین دیگه دزدیدن خانم کیت⭕میدونم یکم طول میکشه🔶میزارین ماهم حرف بزنیم🔴نیومده رئیس شدی بچه زرنگ
🔵من الان با کسی شوخی ندارم جناب خاکستری من فقط میخوام معمای این قتل رو حل کنم پس لطفا سکوت⭕ردشو زدم🔶خیلی خوبه آدرس کجاست؟....و توضیح دادن و اینا.⚪رسیدیم حالا باید بفهمیم اون تو چه خبره🔴من میبینم.بعد یه صدای گلوله اومد⚪ها اون چی بود؟.پلیس ها هم رسیدن🔵از تو یه صدا اومد ظاهرا واسه گلوله است
ولی کسی رو پیدا نکردن احتمالا...
خب ببخشید این قسمت یکم کسل کننده بود از پارت بعدی قول میدم جالب بشه
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالیییییی بود تندر خوشحالم تست گزاشتم فقط داستان های من و صاعقه چی شد