خب برید تست
حالا دارم میرم کافی شاپ هتل، روی میز دو نفره میشینم و با گوشیم ور میرم و احساس می کنم روی میز روبرومون 4 نفر نشستن، سرمو بردم بالا و دیدم جونگکوک و جیمین و ته و یونگی جلوم بودن (اینو می دونی چون آنا نمی دونستن که آرمی هستی و ماسک نزده بودن هر کدومو یه جوری از تتو و صدا و رنگ مو یا مدل چشمشون دیدی) داشتم نگاشون می کردم که یونگی و ته نگام کردن و سری نگامو عوض کردم جونگ کوک اون جلو:هی من میگم یه آرمی اینجاست، یونگی: آره خب، چون اونجاست، ته:آره خیلی بامزست کوک:به پای جیمین نمیرسه همشون خندیدن و جیمین گفت این که چیزی نیست من باهاش حرفم زدم و اتاقش رو به رومه😁
11 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
6 لایک
من عاشق داستانت شدم 😍😍
واقعا منتشر شد اللن میرم بخونم