اشنا شدن با کوکی

با کوکی بودن ارامشه 😭

میخوام داستان از کوکی بهتون بگم و بگم که وجودش چقد زندیگتونو تغیر میده و ارامش میده بهتون 😭 از در اومدم بیرون داشتم میرفتم کلاس موسیقی تا گیتار بزنم و تستشو بدم و برای کنسرت ها انتخاب بشم خیلی میخواستم بدونم به کنسرت کی قراره برم و خیلی کنجکاو بودم توی راه فقط داشتم به کوکی فکر میکردم اخه تمام زندگیم کوکی بود و میگفتم من به خاطره اون زنده هسم و اگه درخشان میشم به خاطره اونه و میگفتم باید حتما قبول شم تا کوکیم خوشحال بشه تا کسی مثه کوکی بشم اخه صدامم خوب بود و میتونستم اهنگ پخش کنم و ارزوم همین بود دوست داشتم یه کنسرت داشته باشم و اهنگ بخونم و کوکی بیاد و کنسرت منو ببینه 😭😭😭😭❤️❤️❤️ امیدوار بودم و میدونستم کوکی به فکر طرفداراشه و همشونو از ته دل دوست داره مطمئن بودم 🧡😭 استرس داشتم یکم خلاصه رفتم و وارد کلاس شدم حس میکردم امروز خیلی روز خوبیه و قراره کلی اتفاقای خوب برام بیفته برای اینکه استرسم کمتر شه و حس خوبی بگیرم هندزفریمو تو گوشم کردم و اهنگ بی تی اس گوش دادم و راه رفتم و ارامش گرفتم رسیدم به کلاسم گیتارمو در اوردم 😍💙

و شروع کردم به زدن استادم اومد و چند تا از دوستام 9 نفر بودیم و از بین ما قرار بود یا تفر انتخاب بشه اخه اونا هم گیتار زدنشون عالی بود استادم میدونست که صدام خیلی خوبه و میگفت خواننده خیلی خوبی میشی و من با نگاه کردن به یه فیلم از کوکی و مرور کردن یه جمله ای که امیدوار باش و در هر لحظه ای لبخندتو بزن قطعا موفق میشی توی ذهنم مرور کردم و گیتارمو با تمام وجودم زدم و خیلی خودم خوشم اومده بود و گفتم خودم خیلی راضی بودم خداکنه قبول بشم گفتم کوکی ارزو دارم بیام پیش تو و پیش تو گیتار بزنم کمکم کن قبول شم و تا بعدظهر صبر کردم و تا نتایج معلوم بشه برگه هارو اوردن وای خدا 😰😰 یه چیزی اومد تو ذهنم مثه یه ندا بود که داره میگه نگران نباش اسم تو هست تو با منی تو با من میای تو با منی امید داشته باش موفق شدی تشویقم میکرد ارامش میداد صداش شبیه کوکی بود فهمیدم کوکیم با منه برای منه ☹️😭😭😭 وای خدایا شکرت اسمارو گفتن و گفتن من نفر دوم شدم 😭😭😭😭 گفتن نمیتونم برم به کنسرت خواننده خیلی ناراحت شدم ولی ندا تو ذهنم بود که امید داشته باشم و گفتم من به کوکی ایمان دارم و همیشه با اونم و اون با منه شاید اون میخواسه اینطوری بشه ♥️

از کلاس رفتم بیرون داشت بارون زیاد میومد به شدتی که خیلی داشتم خیس میشدم و راه میرفتم و اهنگ گوش میدادم چتر هم نداشتم و خس میشدم حس کردم کوکی اومد پیشم و چترم شد دیگه حس خیس بودن نکردم و قدم زدم تا خونه بابت نتیجه ناراحت بودم ولی میگفتم یه اتفاقی میفته من میدونم من خيلی تلاش کردم و مطمئنم نتیجه تلاشمو میبینم و کوکی خوشحاله از بابت من و من به اون میرسم رفتم تا خونه و رفتم دوش بگیرم لباسمو عوض کردم و با اهنگ و فیمای کوکی خوابیدم و خوابای خیلی قشنگی دیدم حس خیلی خوبی داشتم صبح که شد رفتم کلاس گیتار هروز مرفتم تا تمرین کنم و استادمو خیلی دوس داشتم اون خیلی از من تعریف می‌کرد و منو دوس داش رفتم تو و داشتن حرف میزدن انگار حرف خیلی مهمی بود حس. خیلی خوبی داشتم و حس میکردم راجب منه رفتم جلو و گفتم طوری شده؟ گفتن برای کنسرت گفتن 2 نفر میخوان و نفر دوم رو بیارین که 2 نفر بشن از خوشحالی داشتم میپوکیدم خدایاا شکرت ممنونم خدا ممنون کوکیم. که همیشه پشتم هسی و پشتمو خالی نمیکنی ممنونم ازت 😭😭😭😭❤️ خیلی امیدوار شدم و مطمئن شدم من به کوکی میرسم و یه روزی اونو میبینم و مثه اون درخشان میشم البته به کمک اون🖤🖤🖤🖤🖤🖤

شب شد رفتم لباس بخرم برای روز کنسرت لباس خوشکل خریدم و روز کنسرت شد و من لباسمو پوشیدم ارایش ساده کردم گیتارمو برداشتم و رفتم توی راه کوکیم تو ذهنم بود و بهم ندا میداد و میگفت من برای توهم و پشت توعم و رفتم به کنسرت وارد شدم و رفتم. دوستم که نفر اول شدو دیدم بغلش کردم و خوشحال بودیم که جفتمون تونستیم بیایم و رفتیم اولش فقط با ساز بود بعد خواننده ها میومدن و باهامون کار میکردن ❤️😍

گیتارمو زدم و خیلی حس خوبی داستم انگار دارم با کوکیم میزنم و اون پیش منه و خیلی راضی هس از گیتارم و بعد رفتم استراحت کنم و برگردم تا خواننده بیاد رفتم رفتم توی رختکن وقتی اومدم که بیام پام بر خورد به یه نفر و افتادن زمین نگا کردم به بالا و دیدم کوکی. منه که بالای سرم وایساده گفتم کوکی 😭😭😭😭😭😭تویی؟ 😭😭😭😭😭😭

دارم. خواب میبینم؟ 😭😭😭 تو خیالم؟ واقعا تویی؟ چطور ممکنه؟ تو هسی که باعث ارامش من بود؟ تو هسی که باعث موفقیت من بود؟ اون گفت اره منم من جونگ کوک هسم خواننده از گروه بی تی اس ببخشید خوردم بهتون دستمو گرفت و منو بلند کرد دستشو حس کردم 😭😭😭وای خدا😭 خیلی خوشحالم دارم کاش همیشه همین طور میموند من فوری بغلش کردم و از شوق غش کردم و افتادم زمین 😭 و چشمو باز کردم دیدم بالای سرمه و میگه خانوم؟؟؟؟؟؟

مشکلی براتون پیش اومده؟ گفتم میتونی همین جا باشی میتونی از پیشم نری میتونم بغلت کنم میتونم تورو ببینم فقط میتونی باشی پیشم 😭 پریدم بغلش و دستشو گرفتم بغلم کرد و دستمو گرفت و گفت من همیشه پیش طرفدارام هسم منم گفتم میدونم 😭❤️ من 4 ساله که با توعم و تو پیش منی

توی بغلش بودم 😭😭 و....... داستانمون تموم شد اگر میخواین ادامشو ببینین کامنت کنین و من ادامشو حتما میزارم ♥️🖤♥️💜🖤💜🖤♥️🖤♥️🖤

خیلی زیاد دوستتون دارم ♥️💜 امیدوارم همیشه توی زندگیتون درخشان باشین و ادمایی باشن که باعث امیدتون باشن و عاشقشون باشین و در اخر بهشون برسین و امید داشته باشین بهشون 🧡🧡🧡🧡کامنت کنین گلای من💚

منتظر کامنتای زیباتونم و منتظر قسمت بعدی داستانم باشین که با تمام وجودم نوشتم و عاشقشم و حسای خیلی خوبی هست 💚😭 دوستتون دارم بابای کامنت فرامشو نشه 🤭🤭🤭بابای 👏