9 اسلاید صحیح/غلط توسط: مانیا انتشار: 4 سال پیش 652 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
سلام به همه شرمنده دیر شد آخه اون گوشیم بر باد فنا رفت اون اکانتم با این گوشی بالا نیومد 😐 حالا دیگه بریم پایین😂👇
اینم از پارت هشتم 👈
مانیا = از خواب بیدار شدم تهیونگ هنوز خواب بود نخواستم بیدارش کنم بی سر صدا بلند شدم لباس عوض کردم که راه بیفتم باید برم ماشینم از پارکینگ خواب گاه بیارم یادم رفته بیارمش 😐 کیفم رو برداشتم که تهیونگ چشماش رو باز کرد تهیونگ = صبح بخیر بی سر صدا کجا داری میری 😐 مانیا = دارم مریم استادیوم تدی نخواستم بیدارت کنم 😅 تهیونگ = آهان مانیا = خب من دیگه میرم تهیونگ = باشه ... صبر کن چیزی خوردی مانیا = تا از خوردنم سوال کرد فرار کردم 😂 تهیونگ = واقعا لجبازه 😐 مانیا = یه تاکسی گرفتم بعد نیم ساعت رسیدم تهیونگ = بلند شدم یه لیوان شیر خوردم راه افتادم سمت خونه تا پیش نامجون لو نرفتم 😂😐
مانیا = سلام تدی = چقدر زود اومدی مانیا = حالا زیاد هم زود نیومدن😅 تدی = خب به نفع زود برو می خوام سریع آهنگ رو ظبط کنم بدو
بدو مانیا = باشه رفتم هدفون رو گذاشتم رو گوشم متن ها هم جلویم بود که گیر نکنم شروع کردم تدی = مانیا وایستا کلمه us رو کشید بگو مانیا =باشه دوباره گفتم تدی = اون تیکه با داد بخون بعد ریتم رو آروم کن (همه ی اینا بر اساس آهنگ دوالیپا داره گفته میشه 😂) مانیا = تا ساعت چهار داشتیم همین طوری می خوندم دیگه کلا تموم شد تدی = خب بلخره تموم شد باید جشن بگیریم اول یه دور گوش کنیم همه پایه بودن حواسم نبود با یه قسمت یه حرکت رقصیدن تدی = وایستا مانیا = چی شد تدی = دوباره اون حرکت رو برو مانیا = باشه تدی = خب کم کم داره رقصش تو ذهنم شکل میگیره 😁 مانیا = با یه حرکت من 😐 تدی = دقیقا بایه حرکت راستی نظرت درباره موزیک ویدیو چیه تصمیم گرفتی مانیا = آره بسازیم تدی = خب بریم سراغ طراحی 😂 (نکته بگم تدی یه آدم خیلی خون گرم خودمونی هستش و شوخ طبع ) تدی = خب دیگه خسته نباشیم نخود نخود هر کی رود خانه خود 😂 همه خندیدن مانیا = خدافظی کردم تاکسی گرفتم
تهیونگ = خدا شکری نامجون دو ساعت بعد من اومد 😰 جیمین هم لوم نداد همین طوری نشستم رو کاناپه به تابلو زول زدم بیخودی 😐 (کارای بی خودی تهیونگ شروع می شود 😂)
مانیا= تو تاکسی بودم زنگ زدم به تهیونگ جواب داد تهیونگ = سلام مانیا = سلام چه خبر تهیونگ = هیچی زول زدم به تابلو مانیا = خسته نباشی با این همه فعالیت 😂 تهیونگ = تشکر 😁 مانیا= آهنگ تموم شد ظبطش کردیم تهیونگ = عالیه مانیا = تو چیکار کردی تهیونگ = امروز کاری نکردم مانیا = باشه پس دیگه خدافظ تهیونگ= می خوای بازی اول تو قطع کن کنیم 😂 مانیا = نه لازم نکرده خودم قطع میکنم خدافظ تهیونگ= باشه خدافظ مانیا = رسیدم خونه کیفم رو انداختم رو مبل رفتم تو اتاق ولو شدم رو تخت کم کم چشمام رو بستم
مانیا = صبح از خواب بیدار شدم یه چیزایی خوردم راه افتادم سمت خوابگاه سوییچ رو از لیا گرفتم ماشینم رو برداشتم که تهیونگ رو دیدم تهیونگ = سلام اینجا چیکار می کنی مانیا = اومدم ماشینم رو ببرم خسته شدم از تاکسی 😐 تهیونگ = باشه من باید برم مانیا = فعلا تهیونگ اومد جلو به بوسه زد رو لبم یه لبخند زدم رفت سوار شدم رفتم رسیدم تدی حدود صد تا طرح برای موزیک ویدیو گذاشت جلوم تدی = هر چی پیدا کردم آوردم 😂 مانیا = یه مدل طرح برداشتم گفتم تدی اگه اینو ظبط کنیم تهیونگ می ره رو هوا😂 تدی = برای چی 😐 مانیا = خودت ببین بعدش دید تدی = آهان اینو میگی آره بهتره بذاریم کنار تهیونگ عمرا بزا ره یه پسر بیاریم 😂😐( مودلش این بود که مثلا یه پسر باید بیارن که مثلا روایت آهنگ عشقی رو توصیف کنه 😂)
(خب خودتون میدونید موزیک ویدیو چطوری ظبط میشه 😐😂) مانیا = لباس پوشیدم یه زنه اومد شروع کرد به انتخاب گردنبد چیزایی که به لباس میاد گیرمم کرد یه قسمت رو بازی کردم دوباره لباس عوض کردم یه قسمت دیگه پنج تا قسمت بود یکم هم باد این چیزا 😂 تدی یه کیک بزرگ آورد جشن کوچولی گرفتیم تدی مجوز منتشر آهنگ رو گرفت قرار شد فردا منتشر بشه 😆 ذوق کردم خیلی زیاد 😂 تدی برای منتشر کردن یه مهمونی گرفته بود خونه خودش برای فردا شب تهیونگ هم دعوت بود
مانیا = برگشتم خونه لباس عوض کردم شام درست کردم به تهیونگ هم گفتن بقیه اعضا هم دعوت بودن شام خوردم رفتن خوابیدم صبح بیدار شدن دیدم ساعت نه چقدر خوابیدم گوشیم رو روشن کردم دیدم اهنگم منتشر شده 😄 خر کیف شدم رفتم خیابون همین طوری داشتم راه میرفتم صدای آهنگ من اومد دیدم دوتا دختر دارن تو گوشی نگاه میکنن یکی شون بهم نگاه کرد منم یه لبخند خیلی ضایع زدم 😐😂 دختره = شما مانیا هستی مانیا = بله خودمم دختره = صدا تون مهشره مانیا = ممنون اون دختره = آره راست میگه اولین البومتون هست مانیا = بله دختره = فکر کنم قراره فنت بشم مانیا = واقعا اون دختره = امضا میدین مانیا = حتما شما اولین نفری هستی که قراره بهش امضا بدم دختره = پس من جزو اولین نفر مانیا = و خواست ترین بعد از حرف زدن با اون دخترا برگشتم خونه یه لباس برای شب انتخاب کردم یه پیرهن خیلی ناز رفتم به آدرس خونه تدی تهیونگ هم دیدم با بقیه سلام کردم با تهیونگ رفتم داخل خونه تدی بلند گفت = بفرما اینم ستاره جدیدم مانیا = همین جوری موندم انگار همه دعوت کرده کسی از قلم ننداخته 😂 رفتم دست شویی صورتم رو بشورم شستم اومدم از در بیرون خوردم به یکی سرم رو بلند کردم دیدم جیکوبه زبونم بند اومد جیکوب = سلام چقدر خوشگل شدی مانیا = تو این جا چیکار می کنی دستش آورد جلو رفتم عقب جیکوب = چرا ازم فرار می کنی مانیا = بزار برم اومد جلو صورتم رو گرفت می خواست ببوستم حلش دادن نمی دونم به کجا فرار کردم اون اومد دنبالم انقدر دویدم رسیدم به پشت بوم داشت میومد جلو جیکوب = نمی تونی فرار کنی آخر سر مال خودم می کنمت مانیا = اما من دوست ندارم جیکوب =
چی فکر می کنی که عاشقتم یا برام مهمی همه اینا بخاطر انتقام و بدترین برای تهیونگ تویی
مانیا = می خوای چیکار کنی جواب نداد هی میومد جلو منم میرفتم عقب تا رفتم لبه پشت بوم نرده نداشت اومد جلو منو کشید بغل خودش
تهیونگ = مانیا دیر کرد رفتم دنبالش همین طوری داشتم می گشتم یه صدای عجیب اومد انگار کسی داشت تقلا می کرد متوجه شدم صدای مانیا نگران شدم صدا دنبال کردم رسیدم به پشت بودم دیدم جیکوب داره به زور مانیا میبوسه سریع رفتم جلو از پشت گرفتم پرتش کردم مانیا = جیکوب داشت همین طوری منو میبوسید نمی تونسم خودم رو جدا کنم که تهیونگ اومد پرتش کرد رو زمین شروع کردن به دعوا کردن رفتم تهیونگ رو جدا کنم همین طوری داشتم جداشون می کردم که رفتم عقب پام سر خورد افتادم پایین تهیونگ = یه مشت زدم تو صورت جیکوب که مانیا دیدم افتاد پایین 😲 سریع از پله ها رفتم پایین پیش مانیا گرفتمش تو بغلم داشت از سرش خون میومد مانیا .. مانیا بیدار شو بلندش کردم بقیه هم اومدم جیهوپ ماشین رو روشن کرد مانیا تو بغلم گرفتم گذاشتم تو ماشین رفتیم سمت بیمارستان
خب اینم از پارت هشت فکر کنم جای حساس کات کردم 😐😂کامنت یادتون نره تا پارت بعد فعلا بای 😘
9 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
19 لایک
عالیییی بود
ولی فاز تستچی چیه؟؟
رو مخم رفته هی داستان مینویسم میگه باید یه جاهایی رو حذف کنی😑😑😑
منم مانیام😂
یه چیزی شده گفتم بگم پارت بعد اومده اما دیده نمیشه بزنید رو پروفیل مانیا میبینیش
مانیاااا...من وقت نداشتم همین الان کل داستان و خوندم...پارت بعدومیخاااااااام...اون پارتی که تهیونگ میگه امشب مال من میشی؟ از همه بهتر بود...بهتره بگم از بقیه بیشتر مردم...همیشه دلم میخاست یه داستان اینجوری پیدا کنم ولی نمیشد...به این نتیجه رسیده بودم خودم بنویسم ولی داستان تو دقیقا همونی بود که میخاستم عررررر.🤤🤤🤤🤤🤤🤤
😘😘😘😘💟💟💟💟😍😍😍😍
کلا فازمون منحرفه 😂😂😂😂 کاریش نمیشه کرد
اره میدونم....راستی چرا نمیاد...خدا...تسچی لطفا🥺💜🌺💦
😂😂😂
نمیدونم من هنوز فاز تستچی نفهمیدم🔫😐😂
مانیا...حالا نمیدونی..پارت سیزده من انقدر که نامحسوس داشت یه بار پرید دوباره گزاشتم...دلمم نمیاد هیچی رو حذف کنم...تستچی هم که کلا دو هفته داستان و طول میده...نمد ناظرا دارن چیکار میکنن😋💜🌺💦
من مانیام
خب واقعا معلوم نیست چه خبره برای بعضيا که چی بگم از حد گذشتن رو منتشر می کنن مال مارو درحد بوس و بغل رو حذف می کنن آخه یعنی چی پارتی بازی عه
چرا دوباره اینجوری اومدی؟....اکانتت پرید؟...وی حرف هایت را تایید میکنم😋💜🌺💦
نه با گوشی کسی اومدم
اوه یس😅
سلام ببخشید تو همون مانیا نیستی که اکانتت هی میپرید اخه اسم داستانت مثل اونه...(خدایا همون باشه)اگه همون ادمی بگو بقیه پارتا رو از کجا بیابم گلی...و دوست داشتی به داستان منم سر بزن.
خود خودشم 😂👌فکر کنم سر داستان عشق عجیب من و تهیونگ داری میگی 😂
چشم می خونم
آلات نگاه کردم من که مین هو و تهیونگ رو که کلا می خونم 😐😂
وایی ممنونم گوگولکم...اره سر عشق عجیب من و تهیونگ میگم...خیلی گشتم...الان دوماه بود بیخیال شده بودم که الان این تست دوباره مخم و درگیر کرد.
ببخشید پارت های قبلی داستان کجا هستن ؟
خب به یک سری از مشکلات مجبور شدم با به اکانت دیگه بنویسم
عالی بود . هر سال نشده یه گوشیه سالم داشته باشم . هر سال حداقل باید 4 یا 5 تا گوشی بترکونم :| :| :| :| :|
همچنین 😂
خیلی عالی بود🤩🤩🤩
بی صبرانه منتظر پات بعدم🥰😊
💖
خیلی خوب بود
من یه سوال دارم من دو هفته است میخوام یه تست بدم بیرون میگه در حال برسیه هنوز بنظرتون مشکل از کجاست؟😐
تستچی فازش معلوم نیست 😐😂
خیلییییی عالییییییی❤😍❤😍
💖