اومدم با پارت یک
( از زبان ادرین )
با سوال نینو به خودم اومدم : فکر نمیکنی واسه جنگیدن زیادی جذابی ؟ بی توجه به کنایه اش کیفم رو برداشتم و ازش دور شدم و راهی مبارزه ی جانفرسام با اون شدم . نینو از پشت سرم فریاد زد: مواظب خودت باش ! شنیدم که زیر لب زمزمه کرد : ای کاش حق دخالت داشتم ... بعد دور شدم و اروم اروم دستم رو بردم سمت شقیقه ام تا قدرت پرواز رو جذب کنم . اونقدر احساساتم بهم ریخته و شدید بود که به سختی اینکارو کردم . سعی کردم ذهنم رو خالی کنم ولی غیر ممکن بود ! همش ذهنم میرفت پیش ساحره ای سرزمین ما رو ، رونیای عزیزمون رو ، تسخیر کرد و خواب و خوراک و البته دختران زیبا و جوونمونو اسیر کرد . اون عصاره ی روح دختر های جوون رو میمکید و اون ها رو فقط برای سرگرمی شکنجه میکرد....
5 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
29 لایک
ای الله
عالیییییییییی
عالیییی
عالیییییی بود
مطمئنم اگه پترت بعد به دستم نرسه میمیرم
وای خیلی ممنون عزیزم ! اتفاقا همین الان پارت دو و سه رو دارم مینویسم
ذوق مرگ شدم
ههقهققق عااایایللیلیلیی
وای مرسی از نظرت ! (اگر استیکر نمیذارم خواهشا ناراحت نشید با کامپیوتر میرم استیکر نداره)
عررر نه عالیههه
من شما رو دنبال کردم لطفا شما هم دنبال کنید
دنبالی
فالویی بک بده ✨
فالویی