پارت دوم حکومت سایفر ها شورا

عتفاج: خب دیپر باید بریم دیپر: باشه ولی اول به کدام بعد عتفاج: باید بدیدن یک دوست قدیمی بریم دیپر: کی عتفاج: الان می فهمی

بعد دروازه باز شد و دیپر و عتفاج رفتن عتفاج: سلام چطوری دوست قدیمی دوست قدیمی: سلام من میسو سایفر هستم عتفاج: هنوز این عادت معرفی حتی اگر صد بار بهش سر بزنم اینجوریه ( اینها همه داخل ذهنش هست) میسو: هی تو حواست هست چی می گی عتفاج: یادم رفته بود تو قدرت ذهن خوانی را داری میسو: من می شناسمت؟

عتفاج: حتی نمی توانی بفهمی من آینده این بچه هستم دیپر: هی من بچه نیستم میسو: دیپر که قدرت نداره دیپر: دارم ولی چهار هفته دیگه فعال می شه میسو: بگذریم چی می خوای عتفاج عتفاج: با روح کهکشان حرف بزن و بگو دیپر های چند بعد را بیاره تا به ما کمک کنن

دیپر: روح کهکشان کیه عتفاج: درک می کنم ولی خودتی دیپر: این هم قدرت یک دیپر بعد دیگه است

میسو: والا باید تا یازده صبح صبر کنین عتفاج: حواست نیست بیل زمان را متوقف کرده میسو باشه پس من می رم تا با زامبی (روح کهکشان) دست و پنجه گرم کنم

بعد از فحش های روح کهکشان روح کهکشان: چی شده من را بیدار کردین ساعت هفت صبحه عتفاج: چقدر تو.... خوب زمان متوقف شده روح کهکشان: خوب پادشاه زمان و مکان

عتفاج: یک شورا تشکیل بده تا بتوانیم جلو این بهران زمانی را بگیریم

روح کهکشان: راستی تو مگه پادشاه زمان نبودی عتفاج: ولی برادر نی‌نی زمان که مثل کیله را قدرتش را به او داده و این همه اش تغسیر منه

هاهاهاها دیگه نمی گم این هنوز باید بگین که بیل چه قدرتی از سوز گرفته

ممنون خداحافظ فقط لطفاً نظر بدید