در دبیرستانی در کره جنوبی پسری زیبا و پولدار که تازه انتقالی گرفته بود و تازه یک هفته می شد که به آنجا آمده بود ولی خیلی بین دختر ها معروف شده بود. ولی پسر عصر ها که مدرسه تعطیل می شد به پشت بام می رفت و 5دقیقه آنجا می ماند ولی صدا نواختن ویالون رو از باشگاه داخل حیاط میشنید ولی هربار که می رفت که ببیند چه کسی ویالون میزند آن فرد ازآنجا می رفت ول یروز یعد دختری خجالتی ولی کیوت اومد تا باهاش حرف بزنه و بهش اعتراف کرد اما پسر اهمیت نداد چون خیلی ها بهش اعتراف کرده بودند و عادی بود واسش واهمیت نمی داد و ولی همیشه از روی بالکون به صدای موسیقی غمگین ویالون گوش می داد ولی توی مدرسه کتاب خونه وتا راه خونش اون دختر همیشه دنبالش می اومد وبی اهمیت به اینکه پسره هربار با بی رحمی می گفت دوست ندارم گمشو دنبالش بود همیشه دوست دارم ورد زبونش بود
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
1 لایک
نظرات بازدیدکنندگان (1)