😃😃😃😃😃
زبان ادرین : وای بازم سرم درد میگیره 😥 قرصم کو اها اینا 📈 وای چند روزه همینم نمیدونم چرا اینجوریم بهتره به دکتر برم 😥 ناتالی : ادرین وقتشه بری سرکار دیر شده 😊 ادرین : باشه الان اماده میشم 😊😃 بعد از اینکه رفت یهو ادرینا حلوم ظاهر شد ترسیدم و افتادم زمین 😂 ادرینا داشت از خنده میمرد که ادرین گفت : اهم اهم ادرینا هم تا فهمید چی کار کرده در رفت 😑 لباسم رو پوشیدم رفتم سوار ماشینم شدم رفتم سرکار 😉😃از زبان مری : الان یه ماه دارم حرف زدن یاد میگیرم ولی خب کم و بیش بلدم 😅 مرینت : اسجی اسجی ( داره یاد میگیره خوب ) مارینت : بله توت فرنگی 😄 مرینت : به من نگو تول فلنگی 😠 مارینت : خا حالا چی شده 😐 مرینت : اسبجی قراره بلیم پاریس میجه من نیانم 😶 مارینت : نچ تو کلید اصلی شرکتی 😐 مرینت: نوموخوام 😢😢 مارینت : پروازمون فردا ساعت 4 بعد از ظهر 😐 مرینت: 😔😞 مارینت : حالا بیا نودل بخور 🙂 که شرکت دیر شد 😑🍲🍲 مرینت خیلی میخوری ولی چاق نمیشی 🦄 مرینت : یه کاسه دیگه 👧 مارینت پاشو برو لباس بپوش تا نیومدم مرینت 😎😈😈 مرینت : باشه ( مری خیلی تمرین کرد تا بالخره تونست خوب حرف بزنه) ☺ فردا ساعت 3و نیم مرینت : مارینت این کفش من کو مارینت : من نمدونم مرینت : اقا من گردنبندم نگرفتم مارینت : بدو مرینت : اومدم بریم سریع ناکسی گرفتم و رفتیم فرودگاه ☺ ر
خوب شد به هواپیما رسیدیم ❤ رسیدن به پاریس همه دوستام اومده بودن سریع همه رو بغل کردم و گفتم : دلم براتون تنگ شده بود میلن : وای تو میتونی حرف برنی این فوق العادست 😃 یهو یاد اون ادرین افتادم اون قلدر ( بچها مرینت فقط با پسر ها سرد و بی حوصله و ......) خداروشکر اون نیومد دیدم ادرینا داره میاد سمتم سریع پریدم سمتش گفتم : سلام بهترین دوست ادرینا : سلام مهمترین دوست وایسا ببینم تو حرف میزنی 🙂 مرینت : اره ادرینا : اره همینه 🙂 تلفن ادرینا زنگ میخوره ادرینا : بله منشی : خانم اگرست حال اقای اگرست بد شده لطفا زود بیاید 😣 ادرینا گوشی از دستش افتاد ادرینا تو ذهنش : درسته بچه بودیم منو اذیت میکرد اما الانش هنوز از مرینت عذر خواهی نکرده 😡 ( اقا الان به حالش مهمه یا غذر خواهی 😑 ادرینا : حالش ) مرینت : ادرینا حالت خوبه ادرینا : اره ولی تو ماشین داری الان مرینت : اره ادرینا : بهم میدیش لطفا بهت برمیگردونم 😶😶 مرینت : به شرطی که باهات بیام ادرینا : باشه 😞 مرینت ماشین رو روشن کرد و گفت : حالا کجا میریم 😑 ادرینا : بیمارستان اما مرینت : اوکی و با بیشترین سرعت رفتم 😆 وقتی رسیدیم ادرینا سریع رفت پیشه دکتر ادرینا : حالش خوبه دکتر : بله ولی فقط یه بیماری خاصی دارن نباید خیلی به خودشون فشار زیادی بیارن ☺ ادرینا : ممنون دکتر که یهو همه دوستامون ریختن سر ادرینا هی میگفتم حالش خوبه ادرینا : میگفت : اره مرینت : حاله کی خوبه 🤔 ادرینا : میدونم تو زیاد خوشت نمیاد ازش اون برادرم ادرینه 🙃 یهو عصبانی شدم و موهام باز شد و کم کم قرمز داشت قرمز میشد که .......
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
15 لایک
عالی بود پارت بعد فقط یکم بیشترش کن
داستانت عالیه 😘
بعدیشو زودتر بزار 😍
فالویی بفالو ♥️
میخوای ایدل ، استایلیست یا منیجر بشی؟ میخوای مدل بشی؟ میخوای همه ی اینا رو باهم بشی؟ همه ی این فرصت ها رو کمپانی 𝑳𝑺𝑱♡ برات فراهم کرده🤗 کافیه بیای و به تستهام سر بزنی ، بدون هیچ سختی و سختگیری به هدف مورد علاقت میرسی ، زودتر بیا💞
ساری بابت تبلیغ، پین؟🍭
مایل به گذاشتن پارت بعد؟🤔😆😍
ج. چ:مرینت ، ادرین،😍😍
عالیهههههههههه😆😍
دجو هفته پیش گذاشتی😨
بزار دیگه پاذت بعدی رو😞
خواهش مندم بعدی
عالییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
عالییییییییی بود