بازگشت بعد 7 سال(p1)

بلاخره به قولم عمل کردمو داستانو گذاشتم هورااااا 🍭🍭🍭🍭🍭😐😂😂😂😂 بریم برا داستان

بیدار شدم ساعت و دیدم چقد زود ساعت 5 بود یعنی من میتونم 2 ساعت بخوابم ولی خوابم نمیاد تصمیم گرفتم برم و نیم ساعت بدوام [فلش بک به نیم ساعت بعد] وای هه هه(صدای نفسشه😂) خسته شدم مگه چند وقته نرفتم واسه دویدن رفتم دوش گرفتمو

صبونه خوردم ورفتم سرکار فقط گوارا و چند نفر دگه بودن نشستم سر میزم (گوارا دوست صمیمی و همکار سولیه) وای چقد کار تازه دوتا جلسه هم داریم باید سریع تر کارامو تموم کنم [فلش بک به جلسه ] آقای پارک یه جلسه در مورد کارمند جدید داره که اسمش اممم یادم نمیاد《از بس خنگی😂😂😂》 مهم نیست معلومه بعد این همه کار خوب نمیتونم گوش بدم ولی خیلی خوب شد که جلسه ی دوم کنسل شد

خب کارام تموم شد رفتم سمت اتاق آقای پارک(رییس شرکته آقای پارک:) در زدم :بفرمایید +سلام آقای پارک اگه با من کاری ندارید من برم. :نه کاری ندارم میتونی بری یه تعظیمی کردم و از اناق خارج شدم ساعت نزدیکای چهار بود با گوارا سوار ماشین شدیم و [گوارا=] =وای سولی خیلی گشنمه بریم رستوران؟ +منم بریم رفتیم رستوران ____(حالا یه اسمی در نظر بگیرین) سولی یه گیمباپ سفارش دادو. گوارا جاجانگمیون غذامون تموم شد رفتم

حساب کنم که دیدم گوارا یدفعه غیب شد بهش زنگ زدم ولی جواب نداد همینجوری داشتم اینور اونورو نگا میکردم که دیدمش داشت میومد سمتم و +کجایی تو =هیچی رفتم دسشویی +خب تو نباید بمن بگی؟؟؟ =ولش کن دیگه بریم رفتیم سوار ماشین شدیم گوارارو رسوندمو اومدم خونه تلوزیونو روشن کردم +اه دوباره کجا اتیش گرفته ؟ شبکه هارو چرخوندم +چرا

هیچی پیدا نمیشه(این دقیقا منم 😂) [ساعت11] باید فایل هارو تا فردا اماده کنم . فایلارو اماده کردمو یه فیلم گذاشتم +واایی چقد خوابم میاد اخراشه بزا ببینم فیلم تموم شد+ چه فیلم خوبی بود یادم باشه به گوارا بگم ببینتش ساعت یک بود گوشیمو گذاشتم کنار خواستم بخوابم که یهو گوشیم زنگ خورد ناشناس بود جواب دادم +بله؟ -دلم برات تنگ شد

خب تموم شد امیدوارم خوشتون اومده باشه ناظر مهربونم منتشر کن چیز بدی نداره شرایط پارت بعد17لایکو کامنت 🍭🍭🍭میسی لطفا 100تاییم کنین