💞ʏᴏᴜʀ ᴇʏᴇs | فیلم ایدلا⁶🫐

ناظد قشنگی که اینو منتشر میکنی بیا بگو کی هستی تا با سه تا اک فالوت کنم و همه تستاتو لایک کنم اوکی؟ چون هیچ چیز بدی نداره بمولا🦥

مرد درحالی که پوزخند میزد به سمت ادری برگشت و تلفنش را قطع کرد ، دستکش های دستش توجه ادری را جلب کرد ، انگار قرار نبود اتفاق جالبی بیوفته مرد گفت : به به ببین کی اینجاست...کاری که بهت گفتمو انجام دادی؟ یا باید با در.گیری حلش کنیم؟^ *جیا که لبخند به لب داشت و با تلفنش صحبت میکرد به سمت در خروجی میرفت..که ناگهان مردی بهش برخورد کرد و بعد از خم شدن با عجله خواست بره که ناگهان ایستاد و دست جیا را با عجله کشید به سمت خودش ، جیا که تعجب کرده بود ابرو هایش بالا انداخت و کمی مرد را نگاه کرد تا شاید به نظرش اشنا بیاید ، اما چیزی به ذهنش نرسید ، تا خواست چیزی بگوید مرد که انگار تازه به خودش امده بود دستش را ول کرد و با تته پته گفت : عا...ببخشید ، و بعد از لبخند زدن گفت : مشکلی پیش نیومد؟ ^جیا که هنوز کمی گیج بود جواب داد : نه...اشکال نداره

و قدمی برداشت و دور شد ، مرد که جیا دوست بائه را شناخته بود نگاهش را به پشت بام داد ، دیر رسیده بود...خودش هم از ان خانواده خسته بود و تابلو را میخواست اما نه با این روش..در.گیری بین ادری و مرد² شدید شده بود ، خواست به سرعت خودش رو به پشت بوم برسونه که ناگهان ادری با ز.خمی عمیق از بالای پشت بوم به پایین پرت شد ، اگه قرار بود اینجوری شه..خب مرد¹ ام سهم خودشو میخواست..پس فقط از دور به اتفاقات خیره شده بود که دختری را دید ، کاغذ..کاغذی که نشان میداد ان دو گنا.هکارند را در دست داشت...که ناگهان صدای جمعیت امد ، مرد² از پشت بوم پایین اومد و بین شلوغیه جمعیت با وجود ز.خمی شدنش به سمت راه خروجی رفت

مرد¹ به بهانه ی کمک کردن به بائه برای بلند شدن کاغذ را از جیبش دراورد و بائه رو به بلودی که به سمتش می امد سپرد و کم کم از انجا دور شد...*یونجون و بائه هردو به ان مرد مشکوک شده بودند اما مدرکی نداشتند و وکیلی که بائه گرفته بود هیچی پیدا نکرده بود...همه مدارک بر علیهش بود...حتی یکی از حراست کازینو میگفت که بائه قبل از مهمونی با ادری دعوا کرده اما همچین اتفاقی حتی یکبارم نیوفتاده بود

، شواهد و مدارک تقلبیه زیادی وجود داشت که بی شک همان مردی که کمکش کرده بود ساخته بود...*دادگاه با وجود تمام ادم هایی که شهادت میدادند بائه بی گناه است در صورت به هوش نیامدن ادری که حالا در کما بود برایش ۳۰ سال ح.بس بریده بود..*کازینو شلوغ بود و جیا تنهایی همه کار هارا انجام میداد..بلودی و یونجون تمام تلاش خودشان را کرده بودند اما تا زمانی که ادری خودش چیزی نمیگفت تنها مظنون بائه بود ، خبره به سر.قت رسیدن تابلویی در موزه که ارزش میلیون دلاری داشت به دست پلیس رسیده بود اما بازم هیچ مدرکی نه تنها به نفع بائه نشده بود ، بلکه حالا جر.م همکاری در سر.قت هم بهش اضافه شده بود و مجرم واقعی هیچوقت دستگیر نشد