عشق بی پایان p6

عشق بی پایان p6

جیمین:من چه شکلیم ؟ (با لحن کیوت) ا/ت:تو شکل موچی می مونی از زبان ا/ت:تهیونگ و جیمین باهم جور شده بودن و شوخی میکردن و این وسط بنده شکل چغندر بودم ولی خوبه که باهم دوستن جیمین:ا/ت میدونی به ماهی که میخواد خواهرشو صدا کنه چی میگن؟من: امممم نه نمیدونم جیمین: ابزی و (خنده). از زبان شخص سوم : اون سه نفر اون قدر باهم شوخی کردن و خندیدن که قرار شد تهیونگ شب اونجا با اصرار جیمین بمونه و دوستی خیلی خوبی با اون دوتا شکل گرفته بود از زبان جیمین: بریم بخوابیم فردا بریم بیرون الانم ساعت ۴صبحههههه فردا ا/ت دانشگاه داری ا/ت:یااا جیمینا فردا تعطیلههههه که ...عع واقعا خب باشه من رفتم شب خوش ا/ت و تهیونگ :شب خوش از زبان تهیونگ چقدر برادر مهربونی داره مثل خودش کیوته ا/ت: خب خب چطور بود امروز ؟ تهیونگ :عالی بود (چشماشو مالید) ا/ت :مثل اینکه خسته ای برو بگیر بخواب من روی مبل میخوابم گفتم :نمیخواد تو روی تخت بخواب من روی مبل میخوابم ا/ت:نه خیر سردت میشه بعدم همین که گفتم بدو برو بخواب بچه (😐🗿) تهیونگ: من بچم ؟میدونی چن سالمههههه ؟؟اصن ولش کن شبت بخیر و رفتم ‌

ا/ت : نمیدونم چی شد که خوابم برده بود دیدم پتو سرمه از زبان تهیونگ : یاااا ا/ت چقدر میخوابی پاشو بیا صبحونههههه بخور ا/ت :نمیخوامممم جام خوبه خوابم میاد تهیونگ: همینطوری با پتو بلندش کردم هعی دست و پا میزد یکی فکر کنه دارم چیکار میکنم از زبان ا/ت ؛ بزارم زمین ته تهیونگ:نوچ نمیشه رفتم گذاشتمش روی صندلی جیمین: به به صبح نزدیک به ظهرت بخیر ا/ت :اینارو کی درست کردههههه(😋😳اینطوری ) جیمین : منو تهیونگ خوشت اومد؟ از زبان جیمین : از خوردنش معلوم بود مگه چقدر میتونه بخورهههههه و راستی ا/ت من امروز میخوام برم کمپانی بیگ هیت اوردیشن بدم شاید قبول شدم تهیونگ تو هم بیا صدات قشنگه خدارو چه دیدی شاید قبول شدیم تهیونگ : باشه.منم میام ولی ... اگر نتونم چی؟ جیمین: این فقط تسته مطمئنم قبول میشی ا/ت :راستش منم میخوام اوردیشن بدم ولی توی کمپانی دیگه _______________________________ پرش زمانی تهیونگ و جیمین هرکدوم فرم بیگ هیت رو پر کردن و تست دادن داور:تهیونگ صدای تو مدل خاصی داره و با تمرین میتونی موفق شی و جیمین تو هم توی دنس و هم توی صدا عالی هستی ولی باید بیشتر تمرین کنید منتظر جواباتون باشید جیمین و تهیونگ نشستن توی ماشین و به سمت کمپانی که ا/ت اوردیشن می داد حرکت کردن

از زبان ا/ت:خیلی استرس داشتم وقتی رفتم اونجا نفس عمیقی کشیدم و شروع به خوندن و رقصیدن کردم وقتی تموم شد داورا دست زدن و گفتن:خیلی خوب بودی این اهنگ مخصوصا با دنسش خیلی سخته و شما به خوبی اجرا کردید واقعا عالی بودید امیدواریم قبول بشید منم خیلی ذوق کردم و تشکر کردم و رفتم یعنی ممکنه من ایدل بشم ؟؟ وای خدااااا همینطور که داشتم میرفتم جیمین و تهیونگ دم در منتظرم بودن ریع رفتم نشستم توی ماشین و جیغ زدم : اوناااا خوششوننننن ازم اومد احتمالا قبولممممممم تهیونگ و جیمین : ماهم همینطور امیدوارم هممون قبول شیم از زبان ا/ت: الان تقریبا سه ماه گذشته از اوردیشن دادنمون و امروز جوابا میاد (صدای زنگ) مکالمه ا/ت و رییس کمپانی +سلام خانم ا/ت _سلام + اگر میشه امروز برای اعلام نتایج تشریف بیارید _بله چشم ____________ سریع اماده شدم و رفتم کمپانی منشی:بفرمایید و برگه ای رو داد برگه رو برداشتم و ممم..من قبول شدممممممم یعنی ممکنهههههه (راستی مامان و بابای ا/ت و جیمین هم اومدن) رییس کمپانی : به کمپانی ما خوش اومدی شما و ۴نفر دیگه قبول شدید بهتره برید و با اونا اشنا شید من :بله چشم رفتم توی اتاقی ۴تا دختر هم اونجا بودن دخترا :انیو و یکیشون گفت اسم من رزیه و از دیدنت خوشحالم و بقیه رو معرفی کرد اسماشون(رزی،لیسا،جنی،جیسو) بود خیلی زود باهم دوست شدیم و ...

لیسا گفت:حالا دخترا اسم گروهمونو چی بزاریم ؟ بیاید اسم هم قافیه ای بزاریم که راحت باشه رنگ فندممون چی باشه و..... من گفتم :دخترا یک نظری دارم چطوره اسم گروهو بلک پینک بزاریم ؟ دخترا با هم جیغ زدن و گفتم عالیههههه جنی گفت: رنگ فندوممون هم صورتی باشه خیلی خوبههههه جیسو :لایت استیک رو من طراحی میکنم رفتیم و همه ی این چیزا رو به رییس کمپانی توضیح دادیم و اونم خوشش اومد و گروهمون تکمیل شد (بله بله بلینکا دیگه میدونن) رفتیم برای تمرین و حرکاتی رو باد گرفتیم باید چند وقت کاراموز بشیم و بعدش بومممم ایدل میشم ][][][][][][][][][][][][][][][][][][][][][][][][][][] از زبان تهیونگ : بخاطر اینکه باید تمرین کنیم چند وقت منو ا/ت از هم دور بودیم و سر هردومون شلوغ بود امروز روزی بود که جوابا می اومد یعنی جواب اوردیشن من وارد سایت شدم فعلا خبری نبود دیدم گروهی داخل سایت بیگ هیت تشکیل شده به نام BTS که لیدرشون نامجون بود ارزومه قبول شم تکیه دادم به دیواری توی کوچه بن بست بود توی فکر خودم غرق بودم که پیامی اومد .... با دیدن این پیام که ازش مطمئن نبودم اشک توی چشمام جمع شد ده دفعه از روش خوندم یعنی من....