ناظری که اینو منتشر میکنی بیا بگو کی هستی تا با سه تا اک فالوت کنم و همه تستاتو لایک کنم چون هیچ چیز بدی نداره بمولا🗿🌚
بائه از صدای بلندی که ایجاد شده بود به خود لرزید و سریع به سمت صدا برگشت ، انگار فردی روی زمین بود ، با تعجب و تر.س نزدیک تر شد و کاملا متوجه شد که فردی روی زمین افتاده و خو.نریزی دارد ، با ترس و دلهره ی عجیبی بالای پشت بوم را نگاه کرد و سایه ی فردی را دید اما با شنیدن صدای اشنای ادری به کل سایه را فراموش کرد و به سمتش رفت و کنارش روی زمین نشست و فقط با تعجب و هول شدگی درحالی که زبانش بند امده بود فقط نگاهش میکرد...و با دیدن چا.قو ی خو.نی ای که در کتف ادری رفته بود تپش قلبش بیشتر هم شد و ان را بیرون کشید و روی زمین انداخت ، ادری در حالی که با صدای خفه اش زمزمه میکرد بریده بریده دستش را باز کرد و کاغذی را نشون داد "قبل از اینکه درگیری پیش بیاد خودت نقاشی رو بده ، اون میخواد این قضیه رو بد تموم کنه ولی من موافق نیستم پس بیا کاری رو انجام بدیم که به نفع همه باشه ، در هرصورت من نمیخوام برم ز.ندان!"
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
8 لایک
اینو واقعا باید فیلم کنن•-•🍡
لذت بی نهایت^^
-جونگهیوت
خیلی ممنان^-^💕
خواهش!
-جونگهیون
چه قشنگ!
-میجو
ممنان^-^
کیوت من تستتو منتشر کردم
تنکتتت
الان انجام میدم^-^