عشق حقیقی پارت ۱۰

ولی مارتین تو مگه موسیقیدان نیستی ؟ _ می دونم خیلی برات عجیبه _ مارتین _ بله _ من میخوام پلیس باشم _ چرا چون من پلیسم؟ _ نه قضیه یک چیز دیگست _ چیه ؟ _ وقتی ۱۵ سالم بود میخواستم پلیس باشم ولی... مادرم نذاشت حالا اصلا نمی دونه من چی کار می کنم _ اه باشه.باید برم . از هم خداحافظی کردند و رفتند . آدرین : یعنی مرینت کجاست ؟ آلیا : حتما همین دوربراست . مرینت اومد آدرین : مرینت تو کجا بودی ؟ _ همین دوربر _ واقعا ؟ _ آره . از آلیا و نینو خداحافظی کردیم تا بریم هتل. مرینت _ بله _ حواست هست که امشب برمی گردیم _ آره _ فکر برنامه هایی که در انتظارمونه رو کردی ؟_ امممم راستش.... هنوز نه . آدرین _ بله _ راستش اگه اشکالی نداره ۲ سال دیگه ازدواح کنیم _ چرا ؟ _ چون من من میخوام پلیس باشم _ چی پلیس 😂 _ جدی می گم آدرین . _ حالا چرا ۲ سال _ مارتین بهم گفت ۲ سال طول میکشه _ باشه .

مرینت توی یک سازمان یک سری آمورش خاص به مدت ۲ سال دید و پلیس شد . ۲ سال بعد : آدرین 💍 مرینت _ آلیا 💍 نینو _ مارتین 💍 آدرینا . مارتین : سلام بانوی پلیس _ سلام مرینت پروژه ای داریم ؟ _ آره یکی هست به اسم مایکل _ خب _ ما میخوایم دستگیرش کنیم _ خب کیه ؟ _ تو سازمان پرونده هست میتونی ببینی؟ _ اوکی پروندش رو نگاه کردم . بعدش پیاده تا سمت خونمون داشتم میرفتم یک لحظه به اون سوی خیابان نگاه کردم یکی داشت منو می دید اون اون همون خلافکاره بود . سریع به مارتین زنک زدم : سلام مارتین _ سلام _ من مایکل رو دیدم _ چی مایکل ؟! کجا؟! چطوری ؟ _ داشتم به سمت خونه می رفتم که دیدمش _ که اینطور . رسیدم خونه با مارتین خداحافظی کردم‌ .

سلام مرینت خانم _ سلام آدرین _ چرا امروز دیر اومدی ؟ _ مثل همیشه اومدم . ۳ سال بعد : هنوز موفق به دستگیری مایکل نشدیم چند بار دیدمش . من الان سه تا بچه دارم : مارسل _ مارتا _ ماریا . آدرین بیشتر وقتا تو شرکته بعضی روزا پیش میاد پیشمون باشه. امروز توی شرکته شب شده بود ساعت ۹ . صدای باز شدن در اومد یعنی کی بود این وقت شب . آدرین بود ! سلام بانو مرینت _ سلام آدرین تو اینجا چیکار می کنی ؟ غافلگیرم کردی . یک جعبه تو دستش بود رنگ جعبه قرمز بود دورشم با یک روبان سورمه بسته شده بود . جعبه رو بهم داد : بفرمایید _ چیه ؟ _ بازش کن خودت می بینی .بازش کردم تو اون خاطرات من آدرین بود : عکسامون _ یک گل رز قرمز و چیز های زیاد دیگه ........ واقعا ازت ممنونم آدرین _ خواهش می کنم .پایان فصل اول...........

ادامه این داستان در فصل بعدی هست....... فصل بعد ماجراهای زیادی داره.....

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌