اکسو در ایران

شیومین: ایشون قبل از ورود به ایران یه دور غذاهای ایرانی رو سرچ کرده و وقتی هم به ایران رسید یک راست میره سراغ کله پاچه ای تا امتحان بکنه ،از اون موقع تا نصفه شب داشت غر میزد و با حرص مسواک که چرا ایرانی جماعت چش و چال گوسفند رو میخوره اما خرچنگ خوردن ما رو مسخره میکنن

چانیول: این عزیزمون معتاد گوشی تشریف دارن و وقتی هم که پا در خاک ایران گذاشتن فیلتر شکن نصب میکنه تا از دنیای مجازی عقب نمونه،در حالی که نصف روز به دویدن خرگوش توربو خیره شده،عرض ادب طولانی خدمت به خواهر و مادر وزیر جوانان میکنه

بکهیون: ایشون رفته نشسته ور دست رامبد تو خندوانه ،به قدری موجب خندیدن تماشاچی ها و خود رامبد شده که همه به علت خندیدن زیاد تو بیمارستان بسترین،بعدم بلند شده رفته تو دورهمی و انقدر با قیمت از سر و کول مدیری بالا رفته که مدیری خسته شده و قسمت اخر دورهمی رو اعلام کرده

دی او: نصف روز نشسته و به تلوزیون و برنامه اشپزی نگاه میکنه و در اخر یه املت با پیاز جلوی اعضا میزاره و هرکسی هم که بخواد اعتراض کنه با جارو میوفته دنبالش، شب هم میشینه ستایش و کیمیا میبینه و با خودش میگه :به سیبیلای حشمت قسم اینا گریموراشون از ما جلو ترن

لیدر گرامی بعد از اینکه کل ایران رو فتح کرد و از هر دو قدمش صد تا عکس گرفت و اینستا رو اباد کرد میره پیش روحانی و میگه که داداش تو رو به مولا منو راهنمایی کن که چطور با این همه گند کاری و اینا زنده ای ،بعد من باید واسه ی جورابی که چانیول ۶ سال پیش سوراخش کرد جواب بدم

سهون:به این بشر انقد گفتن که تو یه رگ ایرانی داری ،بدبخت داره کل روز رو تو خیابونا دنبال مامان و بابای واقعیش میگرده،شب ها هم میره با شاگردای کلاس رقصش قر کمر ایرانی یاد میده و میخواد چن رو راضی کنه که با حامد پهلان یه اهنگ بدن بیرون

ایشونم از وقتی فهمیده تو ایران اگه برقصی دست بسته هدایتت میکنن کلانتری ماتم گرفته و از اونجایی که نمیتونه نوشیدنی بخوره خودشو تو فست فودی حبس کرده و مرغ سوخاری میخوره در حالی که داره چک میکنه و میبینه که کدوم یک از کارای مورد علاقش ممنوعه و تمام عوامل مربوطه و غیر مربوطه رو تو ذهنش با چاقو دی او میکشه

این اقاهم از وقتی اومده ایران،زنش با پدیده ای به اسم مهریه اشنا شده و این چن بدبخت هم از ترس مهریه کل روز داره میشوره و میسابه از اون طرفم زنش با همسایه ها تو کوچه نشستن و دارن سبزی پاک میکنن و از خانواده شوهرشون تعریف میکنن،زن چن هم دو روزه بهش گیر داده که من طلاق میخوام

به این بچه هم کاری نداشته باشین چون اعصاب نداره چرا اعصاب نداره ،چون چند روزه با صدای گوش نواز نون خشکی و اهن کهنه از خواب ناز بیدار میشه و هروز در حالی که داره به پنجره نگاه میکنه با خودش میگه به کدامین گناه و با خودش عهد میکنه که دیگه نون خشک و اهن تولید نکنه تا نسل این شغل منقرض بشه