🖤مرگ غم 4🖤❤️فصل 2 ❤️

بالا رو بخون😘

از زبان مهتا:رد برق بیشتر شد و همه چیز نابود شد مرینت و آدرین به دنیای خودشون برگشتن ولی با ی..... از زبان مرینت:بهوش اومدیم ❤️پیشی تموم شد 🖤آره تموم شد«3 روز بعد»همچنین از زبان مرینت:رفتم سر قرارم با آدرین تا تکلیف مون روشن بشه رفتم برج ایفل آدرین اومد...

❤️سلام🖤سلام ❤️خب میدونی دیگه بسمه میدونی که چیشده میدونی..🖤«💕از اینجا به بعد داد میزنن سر هم»ساکت شو ببینم بی لیاقت ❤️خودتی با من اینطوری حرف نزن 🖤حد خودت رو بدون❤️فکر کردی کی هستی؟🖤هوی هوی خ‌ف‌ه شو ❤️برو بابا خوبه بهم میگفتی بانو 🖤برو بابا ❤️باشه پس این ع‌ش‌ق تمومه😭 ، و.....

«💕میریم پیشه آدرینا»از زبان آدرینا: رفتم پارک مارسل رو دیدم که نشسته رو صندلی از پشت رفتم و دستم رو روی چشماش گذاشتم 🍃آدرینا؟ 💛ج‌ا‌ن‌م؟ مارسل تو ی پلیسی پلیس هم دنبال حقیقته پس بزار بهت بگم چیشده لطفاً ی فرصت بده😥 🍃باشه گوش میدم ، رفتم پیشش نشستم 💛😢مارسل من من نمی‌خواستم اینطوری بشه من ع‌ا‌ش‌ق‌ تو بودم و هستم....[💕Flashback to 2 years ago] :«علامت بابا ی مایکل🌵»🌵خانم آدرینا اگر پسر من رو قبول نکنی برای بدی سر ع‌ش‌ق‌ت میاد نمیخوای که میخوای؟💛 ولی من ع‌ا‌ش‌ق‌ مایکل نیستم اونم نیست 🌵شهرت تو می‌تونه ما رو ثروت مند کنه پس بهتره این کار رو انجام بدید{💕The end of the flashback }💛مارسل اگر نمیکردم تو رو میکشتن نمیتونستم نمیتونستم از دست دادنت رو تحمل کنم💔 🍃😢باشه ولی به فکر من بودی؟فکر اینو نکردی چقدر داغون میشم؟😢 💛😢💔 ، مارسل لغب«برعکس بخون»کرد و سرم رو😘 کرد 🍃مثل جونم ازت محافظت میکنم 💛😢 🍃عع اسکات رو نبینم دیگه آدرینا خانم 💛 آنقدر دلم برای آدرینا خاتم گفتنت تنگ شده بود🥺 🍃منم دلم برای ع‌ش‌ق‌م تنگ شده بود🥺

💛یا خدا مارسل چرا همه پایین برج ایفل وایسادن؟ ، رفتیم دیدیم مرینت افتاده پایین یکدفعه.........

تموم شد😘ممنون بابت اینکه 500 تاییم کردین اصلا فکرش رو نمی‌کردم 500 تایی بشم😅ممنون😍چالش={بعدی}