به سلام به دوستان گل خودم یه مدت فعالیت نداشتم که به خودم مربوطه این داستانم اصلا و عبدا عاشقانه نیست باید عادت کنید وگرنه براتون میام زیاد ور نمیزنم برید بخونید
صحنه جرم اول
مین جانگ با صدای ضربه های شدید در خانه از تخت خود برخاست و به سمت در رفت ....در تاریکی شب هیچ چیز جز سیاهی و بعد قفل شدن در و صدای قانوس مرگ خود ندید .....
(از زبون تهیونگ)از حموم اومدم بیرون ....تلفن زنگ خورد جونگ کوک بود ....اه -سلام!خوبی؟-سلام سریع خودتو برسون...هه حتی حالمو نپرسید ....چشمام قرمز بود و خواب الود بودم دقیقا میشه گفت ۵ روز بود که روی یه پرونده تمرکز کرده بودیم و خواب کافی نداشتیم .....هرچی دم دست بود پوشیدمو با اخرین سرعت به سمت محلی که توش به قول جین دست به پلیس بازی میزنیم ماشینو روندم .....بدو بدو به سمتاتاق کار یا بهتر بگم شبکه ی جونگ کوک راه افتادم(شبکه به اتصال چند کیس و چند مانیتور میگن)تا جی کی و هوسوکو دیدم جونگ کوک گفت یه پرونده جدید داریم ....نامجون و جیمین دارن اماده میشن تا برن محل قتل رو بینن .....هوسوک اضافه کرد:یونگی داره وسایل کارشو اماده میکنه بهتره توم ون رو به حرکت در بیاری ....سرمو تکون دادمو سریع رفتم ونو که تا کمتر از یک ساعت پیش توسط جیمین پارک شده بود با احتیاط از پارکنیگ در اوردم تا بر و بچ اومدن تو سریع به محلی که جونگ کوک برامون فرستاد ...گازشو دادم هه به کمک جعل سندی که کوک و هوسوک انجام دادن و اخطلاط هایی که توی سیستم پلیس کره به وجود اورده بودن ....یه جورایی ما پلیس و خط پلیس به تلفن ما وصل بود
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
4 لایک
فالویی بک بده
فالویی
عالیییییییی😍😍
مرسییی