حموم واقعا جای عجیبیه، وقتی میخوای بری جون میدی و هر کاری میکنی که نری، وقتی هم میری، دیگه دوست نداری دربیای، وقتی هم درمیای، دیگه اصلا دوست نداری از جات تکون بخوری😂😅😆😁😃
😜 رفتم تو مجلس ختم از بغلیم پرسیدم بنده خدا برای چی فوت شدن؟؟؟؟؟ دختره گف :: سرطان ترموستات داشتن......😐 !!!!!!!!!! من😳 صاحب عزا😳 ستونای مسجد😐 پروستات یارو😐 ترموستات تراکتور😐 ترکیدم پاشدم رفتم بیرون.. مجلس ختم هم تبدیل به عروسی شد😂😂
داشتم تو تاریکی سیگار میکشیدم، دیدم یه جن داره نگام میکنه! 👀😳 گفتم: " بسم الله الرحمن الرحیم " ....... نرفت!😖😂😂 گفتم شاید باید با صوت بخونم: " بیسمی ا... و الرحماااااانو الرحییییییییییم " یهو جن گفت: سوره بقره هم بخونی نمیرم پدر صلواتی...... من باباتم😡😆😃😃😃😂
هرچی سردتر باهام رفتار کرد، بیشتر عاشقش شدم!! کولرمون رو میگم😂🤣🤣😃🤣
در برابر سؤالی که ازتون میپرسن “مرسی” مسخره ترین جوابه. مثال: _چایی میخوری؟ +مرسی. _یعنی بریزم؟ +مرسی مرسی. خب مرسی آره، مرسی نه، مرسی چه کوفتی؟😅😂
مراحل زندگی من و ترس از اشخاص ۲ سالگی : لولو 😐 4سالگی : عمو بیا آمپول بزن 💉😕 6سالگی : نمکی 😐 10 سالگی: بچه دزد 😐 ۱۵ سالگی : تاریکی 😐 ۱۷ سالگی : جن 👹😐 22 سالگی به بعد : تموم شدن حجم اینترنت 😱😂😂
ایرانیان به سه طبقه دسته بندی میشن😁😁 1:اشکانیان: کسانی که همیشه اشک میریزند و در مراسم عزا داری شرکت میکنند 2:سامانیان: انان که میلیاردر بودند خوردند و سر و سامان گرفتند 3: صفویان: ما ها هستیم که همش تو صف مرغ؛ تخم مرغ؛ بنزین و گاز و غیره هستیم😕😊😁😁
دانشجویی برگه امتحانی را سفید داد و روی آن نوشت: سکوتم نشانه ی نداشتن معلومات نیست آنچه در ذهن من است قابل بیان نیست. به او مدرکی دادند که در آن نوشته شده بود: رد شدنت نشانه ی شکستت نیست بلکه بامزه بودنت ارزش دیدن دوباره ات در سال آینده را دارد 😂🤣😅😆😁
نحوه تدریس اساتید محترم: «علی آمد!» علی: نهاد آمد: گزاره نحوه سوال در امتحان: +نهاد و گزاره را مشخص کنید؟ به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم بیا کز چشم بیمارت هزاران در برچینم😂😂😂😂😂
طرف تو فیسبوک پرسیده: صورتم چین افتاده چه ماسکایی پیشنهاد میکنین؟؟ کامنت گذاشتم اگه رو صورتت ژاپن افتاده بود میتونستم کمکت کنم. چین درست بشو نیست😅😁 نامرد زد بلاکم کرد، ملت اعصاب ندارن😂🤣😅😆😁
یارو زنشو میبره سونوگرافی، بهش میگن: پسر داری. میگه: لطفاااااا بگین اسمش چیه؟!😂😂😂🤣😅😆
دوستم میگفت: توی تاکسی کنارم دوتا خانوم دوست نشسته بودن، یه چند ماه انگار از هم بی خبر بودن، خوش و بش کردن، یکیش گفت: فروردین مامانم فوت کرد. دوستش جواب داد: وای من خبرنداشتم، خدارحمتش کنه، الان حالش چطوره؟🤣😃😅😆😁😂😂😂😂😂
تو کل زندگیم فکر میکردم هوا مجانیه .... تا اینکه یه بسته چیپس خریدم 😐😂😂🤣🤣🤣🤣
یه شب انقدر فال حافظ گرفتم برای خودم، که شاید یکیش خوب باشه. آخرش حافظ ظاهر شد، گفت: دیگه چه جوری بهت بگم خیلی بدبختی؟ بس کن دیگه😅😆😁😃😃😂
امیدوارم خوب خندیده باشید اگه نخندیدی بگو از این بهتر بزارم فالو=فالو کامنت لایک
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
خیلی خنده دار بود 😂