اوهوم اوهوم، یه توضیحی همین اول بدم به مرور متوجه ماجرای داستان میشید. اسم/تو=ا/ت. ا/ت: کاش از این همه خستگی نجات پیدا میکردم😭🥀کاش خانوادم یکم درکم میکردن، من هیچ دوستی ندارم، همشون فیکن تا من بهشون پیام ندم هیچکدوم واسشون مهم نیست که من در چه حالی ام(برگرفته از زندگی خودم💔) من آرزو دارم که بتونم با شوگا باشم، اما اون ۱۶ سال از من بزرگتره💔خدایا قلبم درد میکنه، این بار دیگه کار رو تموم میکنم، مامانم مثل این روانی هاست قرص و دارو میخوره بابام از صبح تا شب کار میکنه اصلا من رو نمیبینه، پس کار رو تموم میکنم توی این دنیاواسه کسی بودن یا نبودن من فرقی نمیکنه😭🥀💔، اما نه😍، هنوز بی تی اس هستند من واسه ی اونا مهم هستم به خاطر اون ها هیچ کار بدی نمیکنم، به خاطر اون ها تلاش میکنم و به زندگی ادامه میدم💪🏻
اجیم میشه💜
حتماااا، اسم من سارینا هست۱۴سالمه♥
منم زهرا م ۱۴ سالمه
۸ اکتبر =۱۶ مهر میشم ۱۵
خوشبختم بیب💜😍
اوه، همچنین♥😍🌹
عالی بود 💜💜💜 حمایت 💜میکنم 💜
متشکرم😘🤩🥹♥♥♥