✨گلوله عشق ✨ᵖᵃʳᵗ𝟷𝟹

وقتی بهم نرسیدن ایستادن. به خونه رفتم و شنود رو قسمت بلندگوی تفلن جایگذاری کردم. قطعا تا الان گزارش ربایش رو داده بودند و همینطور پلاک موتور رو . لباسم رو عوض کردم و پلاک فیک رو کندم و برگشتم به اداره. مین هو و می سو همونجا نشسته بودند. موبایل رو روی میز گذاشتم» خانم یون؟ من دیدم که موبایلتون دزدیده شد مجرم تعقیب کردم و موبایلتون رو پس گرفتم و فرد رو هم به بخش ربایش تحویل دادم نگران نباشید. €ممنونم جناب هوسوک» خواهش میکنم. (تهیونگ) دچار

وضعیت اظطراری شدم 😂 و رفتم به سمت سرویس بهداشتی» هی ته کجا؟ @سرویس اجازه هست» لعنتی،😂برو. رفتم سمت سرویس که دیدم یه نفر داره صحبت میکنه نزدیک تر شدم که صدای آقای ما رو شنیدم رکوردر گوشیم رو روشن کردم و نزدیک در شدم باورم نمیشد. آقای ما داشت اطلاعات رو فاش میکرد. شت پس جاسوس لعنتی آقای ما بود. تلفنش رو قطع کرد. سریع گوشیم رو گذاشتم توی جیبم و رفتم سمت یکی از درها و مخفی شدم. رفت بیرون. دویدم توی سالن. @جین، جین!»چیه ته؟ @بیا اینجا.

بله قربان. ماموریت برای 27ژوئنه نیروهایی زیادی هستن تجهیزات زیادی هم هست. تک تیر انداز های قوی وجود داره لطفا مراقب باشید. چشم قربان. ویس رو قطع کردم که با چشمای گرد جین روبه رو شدم.» نهههه@ارهههه........... @الو کوک چطوری؟ باید ببینمت خونه ای؟ اوکی میبینمت.جین بریم باید به کوک بگیم و ببینیم نقشه بعدی چیه» باشه، ماشین اوردی؟ @نه. بیا بریم. با موتور جین رفتیم و یک ربع بعد جین در حال فشردن آیفون خونه جونگ کوک بود. _بیاید بالا بچه ها

سلام» سلام _سلام هیونگ. چیزی شده این وقت شب اومدید؟ @حالا حتما نباید چیزی بشه ولی اینبار شده! _بشینین تا یه چیزی بیارم بخوریم بعد صحبت میکنیم. @باشه. (جونگ کوک) یعنی چی شده که این موقع اومدن اینجا. سه تا قهوه ریختم و رفتم روی کاناپه روبه روی تهجین نشستم. _خب چی شده؟ @ته گوشیش رو درآورد و یه ویس پلی کرد....... پس ماجرا ازاین قراره. شکمون به خانم یون هم بیجا بود»نمیشه اینطور گفت ممکنه همدست باشن هرچی باشه مدارکی هم برعلیه خانم یون داریم