✨گلوله عشق ✨ᵖᵃʳᵗ𝟷𝟸

همه به سمت کوک برگشتیم. _توی موبایلش شنود میزاریم و تاریخ فیک ماموریت رو اعلام می‌کنیم. و ماموریت رو محرمانه اعلام میکنیم تا کسی دربارش صحبت نکنه فعلا مضمون به جاسوسی خانم یونه. فردا به بهانه ای طوری که شک نکنن روی تلفن خانم یون شنود رو جایگذاری کنید. تأئید کردیم و برگشتیم سرکارمون. چطور باید شنود رو جاسازی میکردیم» نظرتون چیه مین هو ازش بخواد که با تلفنش یک تماس بگیره و بعد همون لحظه تلفن رو بدزدن بعد از نصب شنود میگیم پیدا شده و بهش

برمیگردونیم. +فکر خوبیه @اوکی بهتره تاریخ جلسه رو زود بزاریم تا وقت بیشتری برای تکمیل نقشه ماموریت داشته باشیم. +درسته بهتره به سرگرد بگیم امروز جلسه رو برگذار کنه. @من صحبت میکنم شما شنود و نقشه ربودن گوشی رو اماده کنید. +باشه. رفتم به اتاق جونگ کوک. قربان همخ چیز امادس بهتره جلسه فیک رو همین امروز برگزار کنیم تا وقت بیشتری برای ماموریت داشته باشیم. _ بله سروان هماهنگ میکنم. آقای ما لطفا همه رو به اتاق کنفرانس دعوت کنید. & بله قربان. تعظيم کردم و

اومدم بیرون.@اقای هوسوک،خانم مین لطفا بیاید.» بله، +بله همه چیز امادست لطفا مراقب باشید. +بله» بله. هوف امیدوارم نقشه بی نقص باشه. _خب ما تاریخ ماموریت رو مشخص کردیم طبق برنامه باند اژدهای سیاه 27 ژوئن ماموریت اغاز میشه. نقشه عملیات به این صورته، گروه 1 به عنون تک تیر انداز، گروه2 خط حمله، گروه 3 پشتیبان، طبق موقعیت جغرافیایی در محل مناسب مستقر شده و عملیات رو اغاز میکنیم. امروز 5 ژوئنه پس زمان زیادی برای اماده سازی نداریم. لطفا تمام حواستون رو برای این

عملیات بزارید و نکته مهم این یک عملیات محرمانس پس شما حق هیچگونه فاش اطلاعات در زمینه عملیات رو به هیچ وجه ندارید پایان جلسه رو اعلام میکنم موفق باشید.(جین) به محض تموم شدن جلسه همکاران برای رفتن به خونه اماده شدند. سریع کلاه کاسکت رو برداشتم و به پارکینگ رفتم موتور سیاه رنگ رو سوار شدم و پشت دیوار خروجی اداره ایستادم. مین هو و می سو اومدن بیرون. نقشه با گرفتن تلفن می سو شروع شد. مین هو تظاهر به زنگ زدن کرد و کناره خیابون طوری که دستش رو به خیابون باشه ایستاد. گاز دادم و تلفن رو از دستش کشیدم و به سرعت دور شدم مین هو و می سو مسافت زیادی رو دویدن و