✨گلوله عشق ✨ ᵖᵃʳᵗ𝟻

متاسفانه چاقو با تمام توان زده شده و اسیب زیادی بهشون وارد شده عمل خوب بود اما حالشون زیاد خوب نیست و مدت زیادی تا بهبودی باید بستری باشن و احتمال داره به کما برن به هر حال امیدتون رو از دست ندین. با جمله اخر دکتر چشمام تار شد و سالن تیره.... (تهیونگ) دکتر داشت صحبت می‌کرد که مین هو افتاد که گرفتمش و یکی از پرستار ها اومد و به یه اتاق بردش مطمئن بودم از اظطراب فشارش افتاده. کوک رو اوردن بیرون. بیهوش بود رنگش مثل گچ سفید شده بود و زیر چشماش گود شده بود. اشک توی

چشمام جمع شده بود کدوم ع‌و‌ض‌ی تونسته بود با داداش کوچولوی من همچین کاری بکنه بردنش به بخش خصوصی حرفای دکتر خیلی فشار روم گذاشته بود باورم نمیشه اون چی میگفت مگه میشه کوکی به هوش نیاد. همراهش رفتم که دکتر اجازه نداد وارد اتاق بشم و گفت بعدا میتونم ببینمش.. رفتم سمت اتاق مین هو تا ببینم حالش چطوره رو تخت خوابیده بود و یک سرم توی دستش بود و از گوشه چشم شک میریخت از اتاق اومدم بیرون شاید راحت نباشه یا دوست نداشته باشه اشکش رو ببینم. به خانم مین زنگ زدم و بهش

توضیح دادم چه اتفاقی افتاده و تونم گفت سریع خودش رو میرسونه (جه هوآ) آقای کیم درست توضیح نداد فقط گفت حال مین هو بد شده خودم رو برسونم بیمارستان حسابی نگران شدم به محض اینکه سواذ ماشین شدم پام رو تا اخر روی گاز فشار دادم و خودم رو سریع رسوندم توی حیاط بیمارستان دویدم که آقای کیم رو جلوی در دیدم خودم رو بهش رسوندم {آقای کیم چی شده @چیزی نیست فقط توی راه حالشون بد شد اوردیمشون بیمارستان اتاق 79 لطفا برید پیششون {

بله ممنون خبر دادید @خواهش میکنم. یکم از نگرانیم کم شد و رفتم سمت اتاقش. در رو باز کردم دیدم خوابه. اروم رفتم داخل رنگش سفید شده بود  و دستش بخاطر سوزن سرم کبود شده بود. دستش رو نوازش کردم که پلکش لرزید و چشماش رو باز کرد اشک از گوشه چشمش جاری شد+ج.. جه هوآ {جونم +جونگ کوک حالش چطوره؟ {چی؟ مگه آقای جئون چی شده؟ شروع کرد به گریه {با توام میگم چی شده؟ +جونگ کوک واسه نجاتم چاقو خورد. سرم تیر کشید گریش به هق هق تبدیل شد ترجیح دادمبرم از آقای کیم بپرسم. از اتاق اومدم بیرون آقای کیم توی راهرو بود {آقای کیم؟ @بله {چه اتفاقی افتاده؟ +مثل اینکه یک نفر به خانم یانگ حمله میکنه و جونگ کوک هم برای دفاع ازشون چاقو میخوره {الان حالشون چطوره؟ @حالشون زیاد خوب نیست دکتر گفتند ممکنه بهوش نیاد. بغض توی صداشو حس کردم.