6 اسلاید صحیح/غلط توسط: cat noir🐾 انتشار: 2 سال پیش 359 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
🐞🐾🐞🐾🐞🐾🐞🐾🐞🐾🐞🐾 تست کاربر cat noir🐾 کسانی که نارحتی قلبی دارن این تستو نخونن بعدا گزارش نکنید 😐
سلام دوستان این یک داستان تقریبا کوتاه هست
میراکلسی هست
کارکتر ها همون همیشگی هست ولی دوتا جدیدم هستن 😊
آدرینا: رفتم پیش پلیس تا کل ماجرا سه روز پیش رو براشون کامل تعریف کنم . ح : آدرینا رفت اداره پلیس . مارسل : سلام خانم بفرمایید بنشینید . آدرینا : ممنون . مارسل خب خانم میشنوم . آدرینا : ......... (فلش بک به سه روز پیش ؛ کت نوار 🐾: بانوی من حالت خوبه ؟ لیدی باگ 🐞: آره خوبم چیزی نیست 😔 . کت نوار 🐾: بانوی من میدونم یک چیزی هست بهم بگو لطفا 😦 . ح :بچه ها کت و لیدی روی برج ایفل هستن و دارن غروب رو تماشا می کنن حواس کت به غروب هست و لیدی رو نمیبینه . لیدی باگ 🐞: امروز هم نتونستم حسمو به آدرین بگم (ح: مثل همیشه 😐) سرم درد می کرد . کت نوار 🐾: بانوی من ؟ 😮 لیدی باگ 🐞: ............ کت نوار 🐾: وقتی بر گشتم با صحنه ای وحشتناکی مواجه شدم 😨😨😨 لیدی باگ روی زمین افتاده بود . سریع ب.ل.ن.د.ش کردم و رفتم بیمارستان . که یهو 😱
(ح:هیچی فقط خواستم جو بدم 😂😂😂) کت نوار 🐾:رسیدم بیمارستان و دکتر و پرستارو صدام زدم اون ها اومدن و لیدی رو بردن . خیلی استرس داشتم توی سالن بیمارستان هی راه میرفتم 😨😨😨 . دکتر💉: حال لیدی باگ زیاد خوب نبود حالا چه جوری به کت نوار بگم 😨. ح: 3 ساعت گذشت . کت نوار 🐾: توی این 3 ساعت برام مثل جهنم بود 😵 . دکتر 💉 : رفتم لیدی باگ رو معاینه کردم حالش بهتر شده بود 😃 به پرستار گفتم : این خبر رو به کت نوار بگه (ح: خب دکتر م.ی.م.ر.د.ی زودتر به پیشیم بگی بچم آب شد😢 ) پرستار 💊 : چشم ، آقای کت نوار حال لیدی باگ بهتر شده می تونید ببینیش 😊 . کت نوار : پرستار اینو که گفت کم مونده از خوشحالی بال در بیارم 😀 مثل جت رفتم پیش بانوم 😍 . پرستار💊 : اینو که به کت نوار گفتم مثل جت رفت توی اتاق ، برگه هایی که توی دستم بودن هم با کت نوار رفتن 😶 (ح:😂برگه هاهم ع.ا.ش.ق لیدی باگ هستن 😂😂😂😂 )
کت نوار🐾: آروم د.س.ت بانوم رو گرفتم و ب.و.س.ی.د.م 😗 . لیدی باگ : بدم خیلی درد داشت حس کردم دستمو یکی گ.ر.ف.ت.ه حوصله نداشتم چشمامو باز کنم ولی باز کردم اون کت نوار بود !😰 دیدم داره نگام میکنه کلا حول شدم 😫 خواستم حرف بزنم که انگشتشو گذاشت روی ل.ب.م . کت نوار 🐾: دیدم لیدی بیدار شده داشتم توی چشماش غرق می شدم 😍 .انگشتمو گذاشتم روی ل.ب.ش و گفتم :بانوی من استراحت کن چیزی نگو . همونطور داشتم نگاش می کردم .
مارسل : بعد چی شد خانم . آدرینا : ....... ادامه فلش بک ( ح : کت کمک کرد لیدی بشینه . لیدی باگ 🐞: ساعت چنده ؟ کت نوار 🐾: ساعت 10 . لیدی باگ 🐞: وای نه یادم رفت 😨 باید برم .کت نوار 🐾 : حتی فکرشم نکن هنوز ضعیفی ممکنه دوباره از حال بری .
لیدی باگ 🐞: باشه 😔 کت نوار 🐾: ناراحت نباش ساعت 11 مرخص میشی 😊 . لیدی باگ 🐞: میگم کسی آکوماتیز نشد ؟ کت نوار 🐾: نه کسی نشد 😅 . لیدی باگ 🐞:چرا میخندی ؟ کت نوار🐾: چیزی نیست . ح : خب ما مزاحم گفت و گوی ز.و.ج عزیزم نمی شیم و ساعت 11 . کت نوار 🐾: برگه ترخیص رو پر کردم خواستم برم که دکتر گفت وایسا ، رفتم پیش دکتر گفتم :چیزی شده ؟ دکتر💉: آقای کت نوار لیدی باگ ممکنه دوباره از هوش بره نباید بهش فشار وارد بشه . کت نوار 🐾: باشه 😔 راهی هست که خوب بشه . دکتر 💉: .............. اگه به خودش فشار بیاره ممکنه قلبش صدمه ببینه ! کت نوار🐾:😨😨😨😱😱😱😱😱 چیییییییییییییییی؟
خب دوستان لایک و کامنت فراموش نشود
اگه دوست داشتید ادامه میدمش کامنت کنید
نکته : از کسی هم کپی نکردم , ( ح: ) به معنی راوی داستان که خودم هستم هست
بای بای
6 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
26 لایک
بعد از قرن ها و میلیون ها سال...بالاخره وقت کردم بیام داستانتو بخونم😂😐✌💃
😂😐
اسلاید یک دیگه چه سمیههه😂😂😂😂😂😂😂💔
نمیدونم 😂😂😂😂😂
دوستان من اکانتمو عوض کردم چون منتشر نمی شد
پارت دوم توی این اکانتمه
عااالیه پارت بعد کی میاد
اومده 😊
پارت دوم توی صفه
ناظری پیدا میشه که منتشرش کنه ؟😐
خیلی خیلی عالی بود 😍
ممنون 😍
خیلی خوب بود لطفا پارت بعدی رو زود تر بزار✨❤️
ممنون
دیروز گذاشتم توی صفه 😐
:)
عالی بود حتما ادامه بده 😊
اوکی
عالی
❤
دوستان دارم کامنت هاتون از خوشحالی بال در میارم 😀😍❤