عشق لحظه ای ✨🎻 (1)

از زبان راوی:ا.ت از ایران به کره اومده بود و تنها زندگی میکرد اومده بود که میکاپ ارتیست بشه از خواب بیدارش و حاضر شد(استایل ا.ت) به سمت کمپانی بیگ هیت رفت و وارد شد و به سمت مدیریت رفت ا.ت:سلام قربان من برای میکاپ آرتیستی اومدم رییس:بله میشه این فرم رو پر کنید و تحویل بدید به منشی از زبان ا.ت فرم رو نوشتم و تحویل دادم گفتن بهت خبر میدیم تا فردا....

رفتم خونه و لباسامو عوض کردم و رفتم توی اتاقم و گرفتم خوابیدم خیلی خوابم میومد و نفهمیدم چیشد خوابم برد با زنگ گوشیم از خواب پاشدم و جواب دادن با صدای خواب آلود ا.ت:ل بفرمایید بیگ هیت:سلام خانم ا.ت شما برای. میکاپ آرتیستی قبول شدید لطفاً ساعت ۱۰ اینجا باشید ا.ت:چیییی واقعا چشم چشم میام تلفونو قطع کردم و شروع به رقصیدن کردم💃💃💃😂😂 حاضر شدم و رفتم به سمت کمپانی (استایل ا.ت)

وارد کمپانی شدم و اومدن روبه روم و یه کارت عضویت بهم دادن منم ذوق زده وارد دفتر مدیر شدم مدیر:خب خانم ا.ت شما از فردا کار خودتونو شروع میکنید و میکاپ ارتیست بی تی اس هستید ا.ت:بله چشم ممنونم فردا میبینمتون توی دلم جشنواره بود مخصوصا اینکه میکاپ ارتیست بی تی اسسسسسس🙂💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃

اک می‌دونم کم نوشتم ولی خب قبول کنید فردا پارت بعد داستانش قشنگ میشه صبر کنید ✨

بابایییی تا آخر برو ثبت بشهشههه

یکی دیگههه🥺💙حمایت؟🎻