الهه های مرگ و زندگی 5

مرینت در حال رژه رفتن: برای تولد چی ببرم ماریوس:حالا می فهمم که چرا نمیایی ما باهات بیاییم مارتین: آره والا مگرنه ماهم باید کادو میبردیم مرینت: اگه اینطوریه منم الان رسما می گم شما هم می آیید ماریوس :الانه که سکته رو من بزنم

روز تولد

از زبان بنده مرینت لباسش رو پوشید و با دو برادر خود راه افتاد ( چقدر کتابی نوشتم ) لباس مرینت

از زبان بنده مرینت : آدرینا اینم از کادوی من آدرینا : مرسی عزیزم تو خیلی خوبی کاگامی: هی دختر د.ها.تی چجور جرات داری یه گل به این زشتی بیاری مرینت: می دونی من کیم کاگامی: او اوه چه فکرهای می کنی من دختر بزرگترین و پولدارترین خانواده در خورشید هستم مرینت: من ملکه ی ماه هستم عزیزم کاگامی: آره جون عمت مرینت: من عمه ندارم کاگامی : جون خودت تازشم من بهترین دوست ملکه ماه هستم بعدشم اون قدرت زیادی داره مرینت : ملکه ی ماه فعال کاگامی : جانمم ( بچه ها چون توی خورشید ماه و تاریکی نیست مرینت زود حالش بد میشه)

از زبان آدرین مرینت تبدیل شد تا جلوی اون کاگامی ع.جو.طه رو بگیره اما حالش بد شد تبدیل حاکم شدم اما یادم اومد که من تو این حالت نمیتونم بگیرمش به حالت معمولی برگشتم و به کت نوار تبدیل شدم ( اینجا همه درمورد کت نوار بودن آدرین و لیدی باگ بودن مرینت خبر دارن دیدید آرزوی کشف هویت به حقیقت پیوسته)

از زبان مرینت حالم بد شد تبدیل به حالت معمولی برگشتم داشتم می افتادم که یهو یاچیزی من رو گرفت اما از اینکه چی من رو گرفته بود رو نمیدونستم( حالتی که کت نوار مرینت را گرفت)

خسته شدم

پارت بعد یکشنبه

چالش لیدی یا کت

آجی می شی