❤عاشقت شدم زیر بارون❤۱۰❤

سلام برو بعدی

یهوووو یکی در زد 😐 لیدی باگ: اه چقدر امروز در زدن 😑 کت نوار به در نگاه میکنه و بعد میخواد بره پیش سنتی مانستر که دید ......... سنتی مانستر ناپدید شد 😉 کت نوار: بانو من برم در و باز کنم ببینم کیه 😉 لیدی باگ: برو پیشی 🤗 کت نوار در رو باز میکنه و میبینه اون ....................... 😨 حاکماث و مایورا هستن 😨 حاکماث: سلام مزاحم که نشدیم 🤣 مایورا: سنتی مانسترم که اذیتتون نکرد 🤣 لیدی باگ: پیشی کیه 🤔 کت نوار: گابریل بد روزی رو برای جنگ انتخاب کردی 😉 و بعد حاکماث یه لگد به کت نوار میزنه و کت پرت میشه تو اتاق 😉 لیدی باگ: پیشی خوبی 😥؟ کت نوار: خوبم 😉 و خطاب به حاکماث میگه: مر.گت تقصیر خودته 😉 (راست میگه 😉)

حاکماث: واییییی ترسیدم 😂 کت نوار: نشونت میدم 😉 ((🐾پنجه برنده🐾)) لیدی باگ: نههههههههههههههه 😨 کت نوار پنجه برنده رو میزنه ولی به حاکماث نخورد پس به کی خورد 🤔 ........... مایورا 😉 حاکماث: نههههههههههه تو چیکار کردی 😠 و بعد کت نوار معجزه گر مایورا رو بر میداره 😉 حاکماث: منم لیدی باگ رو میک.شم 😉 کت نوار: عمراً بزارم و بعد به دوسو کممبر میده و میگه ((🐾🦃 دوسو پلگ یکی بشید🦃🐾)) (نمیدونم اسمش رو چی بزارم 🤔 مایو نوار 😂 طاووس نوار 😐) طاووس نوار 😐 یه آموک درست میکنه و آموک تو چوب دستیش میره و یه سنتی مانستر به وجود میاد 😉 طاووس نوار 😐: سنتی مانستر من جلوی حاکماث رو بگیر 😉

( راستی یه چیزی نگفتم 😅 اتاق لیدی باگ و کت نوار دو تا تخت داره و روی یک دیوار پنجره هست 😉) طاووس نوار لیدی باگ رو بر میداره و از پنجره میپره پایین 😉 البته طوری میپره پایین که لیدی باگ آسیب نبینه (حالم بهم خورد از این همه فداکاری 🤢😂) و بعد طاووس نوار 😐 با چوب دستیش خودشون رو نجات میده 😉 و بعد معجزه گر طاووس رو به لیدی باگ میده 😉 لیدی باگ: ممنون پیشی ولی اون بالا کار بدی کردی مایورا رو کش.تی 😣 کت نوار: بانو من میخواستم حاکماث رو بزنم 😉 ببخشید 😥 لیدی باگ: باشه ولی حاکماث خیلی عصبانی 😦 ممکن هم به تو و هم به من آسیب بزنه 😉 کت نوار: اوه اوه بانو دارم به حالت عادی بر میگردم 😉 باید برم خداحافظ بانو 😍 لیدی باگ: خداحافظ پیشی 👋 و بعد کت نوار رفت 😉 و یهوووووووووو

(نمیتونم زیاد بنویسم تست رو ولی پارت های بعد زیاده 😉)

تموم شد خداحافظ