به دومین قسمت داستان من خوش اومدید عزیزان نظر بدید
انچه خواندید: مرینت با گریه رفت خونه . لوکا شرور شده بود . وسیله ی آکومایی گیتار بود گفتم گردونه ی خوش شانسی و به آلیا یا ریناروژ گفتم سراب مرینت رو بساز گفتم کفشدوزک معجزه آسا
12 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
2 لایک
فکر کردم فقط همین را گزاشتی نگاه کردم دیدم تازه گزاشتی راستی بعدی را بزار
1_خیلی زود کشف هویت شد
2_سعی کن بیشتر بنویسی
3_چرا همچی زود اتفاق افتاد؟
ولی در کل خوب بود
۱- اسپویل نمی کنم ولی قراره اتفاقات جالبی بیوفته و این اسپویل نیست برای همین زود کشف هویت شد
۲-سعی میکنم باشه
۳_جواب سوال یک
چقدر رفتی یهو جلو
نمیدونم.سریع تر بزار