به دومین قسمت داستان من خوش اومدید عزیزان نظر بدید
انچه خواندید: مرینت با گریه رفت خونه . لوکا شرور شده بود . وسیله ی آکومایی گیتار بود گفتم گردونه ی خوش شانسی و به آلیا یا ریناروژ گفتم سراب مرینت رو بساز گفتم کفشدوزک معجزه آسا
بعد خنثی کردن آکوما رفتم خونمون تبدیل به خودم شدم تیکی اومد بیرون و گفت:مرینت داشتی شرور میشدی ولی نترسیدی از اکوما و اکوما لوکا رو شرور کرد دیگه سعی کن ناراحت نشی
من گفتم:تیکی خسته ام و گرفتم خوابیدم از زبان آدرین: دیدم ساعت ۷ تبدیل شدم به کفشدوزک پیام دادم ساعت ۸ روی برج ایفل و رفتم چند تا گل خریدم و برج ایفل رو تزیین کردم دیدم ساعت ۷و نیمه
از زبان مرینت:بلند شدم دیدم ساعت ۷و نیمه تبدیل شدم دیدم کت پیام داده گفته که ساعت ۸ روی برج ایفل. راه افتادم به سمت برج ایفل وقتی رسیدم دیدم کت اونجا رو تزیین کرده تا اون رو دیدم یاد اون صحنه آدرین افتادم و گریم گرفت
گربه گفت:چی شده گفتم:بگم هویتم لو میره گفت هر کاری گفتم بگو باشه گفتم باشه گفت چشم از من بر ندار گفتم باشه گفت پلگ کلوز این. گفتم ادددددد.....ریییییی......نننننننن کت نواره گفت اره من ادرینم من خود به. خود گفتم تیکی اسپاتس اف
گفت مرررررررررییییییییینتتتتتتتتت گفتم اون کاری که باهام کردی رو هیچ وقت فراموش نمیکنم گفت چه کاری گفتم تو و کاگامی هم رو بوسیدین گفت برای اینکه شرور نشه این کارو کردم گفتم میدونستی داشتم شرور می شدم گفت پس چی شد که شرور نشدی گفتم آرامش خودمو حفظ کردم
گفت من فردا رابطه مو با کاگامی قطع میکنم بعد تو به شکل لیدی باگ قایم شو اونجا و بعد اگر اکوما اومد سمتش ،،،بگیر اکومارو گفتم باشه و رفتیم خونه
به تیکی گفتم باورم نمیشه کت ادرین باشه تیکی گفت نگهبانان هویت قهرمانان رو میدونن پس یعنی تو هویت اون رو بدونی اشکالی نداره ولی اون هویت تو رو فهمید اشتباهست.من گفتم خود به خود شد و بعدش دیدم ساعت ۱ نصف شبه و گرفتم خوابیدم فردا مدرسه تعطیل بود. بیدار که شدم رفتم صبحونه خوردم بعد تبدیل شدم رفتم پارک روبه روی خونمون و پشت درخت قایم شدم
دیدم ادرین و کاگامی اومدن ادرین گفت کاگامی ما باید کات کنیم کاگامی گفت یعنی چیییی؟ ادرین گفت من یکی دیگه رو دوست دارم و رفت کاگامی زد زیر گریه دیدم یه آکوما سمت کاگامی اومد و من آکوما رو گرفتم گفتم چی شده گفت دوست پسرم باهام کات کرده
گفتم متاسفم درک میکنم گفت تو کاری نکردی که متاسف باشی و رفت تو ماشینش و گفت مرسی منو نجات دادی گفتم خواهش میکنم انجام وظیفس
رفتم خونه و خوابیدم ساعت ۶ بلند شدم تبدیل شدم و به کت پیام دادم گفتم ساعت ۷ و نیم روی برج ایفل باش با ظاهر کت و رفتم برج ایفل رو تزیین کردم که کت اومد و با هم حرف زدیم که یهووووو
انچه خواهید خواند:فهمیدم کسی (اسمشو تو نظرات بگید) شرور شده فهمیدیم بخاطر حرف های کلویی شرور شده حدس بزنید کی شرور شده
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
فکر کردم فقط همین را گزاشتی نگاه کردم دیدم تازه گزاشتی راستی بعدی را بزار
1_خیلی زود کشف هویت شد
2_سعی کن بیشتر بنویسی
3_چرا همچی زود اتفاق افتاد؟
ولی در کل خوب بود
۱- اسپویل نمی کنم ولی قراره اتفاقات جالبی بیوفته و این اسپویل نیست برای همین زود کشف هویت شد
۲-سعی میکنم باشه
۳_جواب سوال یک
چقدر رفتی یهو جلو
نمیدونم.سریع تر بزار