
کاپل:ا/ت،یونگی ژانر:اکشن،درام،عاشقانه،معمایی،کمی طنز

نام:Welcome to my heart baby "به قلب من خوش اومدی عزیزم" نویسنده:rameah کاپل:ا/ت و یونگی ژانر:اکشن،کمی طنز،درام،عاشقانه خلاصه:بعد از این که اعضا گروه مشهور بی تی اس تو یک نقشه از پیش تعیین شده تو خوابگاهشون مورد حمله قرار میگیرن کمپانی تصمیم میگره که برای یک مدت کوتاه تا زمان پیدا شدن این گروه خلافکار اعضا رو از سئول دور نگه داره و برای محافظت از اونها چه کسی بهتر از ا/ت؟ ا/ت یک دختر سرد و خشن و باهوش و سیاست مدار با یک گذشته دارک و پر از ابهام که درون یک ویلا تو منطقه جنگلی کره زندگی میکنه و کسی نمیدونه چرا؟ داستان از جایی شروع میشه که اعضا وارد ویلا با شکوه خانم جئون ا/ت میشن و ا/ت رو از پوسته تنهایی و ترسناک دورش دور میکنن اما ا/ت با یکی بیشتر از همه جور میشه که شباهت های اخلاقی و رفتاری خیلی نزدیکی بهش داره و اون کسی نیست به غیر از پیشی خودمون و یک شباهت اخلاقی ساده منجر به شروع یک عشق اتشین میشه
Welcome to my heart baby P1 ا/ت:با نیشخندی که چهرم رو ترسناک تر میکرد تو راهرو خالی از هر موجود زنده ای قدم میزاشتم و از پژواک صدای کفش هام لذت میبردم و احساس غرور میکردم از تنهایی ام که حالا به لطف یک موجود مزاحم و فوضول اسیب دیده بود با به یاد اوری اون موش کوچولو که اسایشم رو به هم زده بود اخمام دوباره تو هم فرو رفت و تو ذهنم انواع شکنجه رو روش پیاده کردم ریشه افکارم با رسیدن به اتاق مورد نظرم پاره شد و خشم کل وجودم رو گرفت و همین باعث شد در رو با صدای بدی باز کنم _خانم! خانم ترو خدا خانم غلط کردم خانم جوونی کروم تورو خدا رحم کنید اصلا هر چی بخواید بهتون میدم فقط ترو خدا من رو ازاد کنید +هرچی؟ _هر چی خانم خواهش میکنم +من جونت رو میخوام و بعد از اتمام حرفم قهقهه ترسناکی رو به چهره ترسیده و بهت زدش کع فاصله چندانی با مرگ نداشت زدم
P2 +میدونی که من با کسایی که مزاحمم میشن چیکار میکنم؟ بعد از پرسیدن این سوال به صورت ترسیدش نگاه کردم _اوم از اونجایی که خنگ به نظر میرسی خودم بهت میگم نیشخندی زدم و کمی به سمتش مایل شدم _بعضی هاشون رو زنده زنده اتیش میزنم و بعضی هارو به قدری شکنجه میدم که خودشون التماس میکنن که بکشمشون ولی من ادم دلرحمی هستم و بعد از یکم بازی کردم باهم میفرستمت خونه باشه عمویی؟ و ثانیه ای بعد قهقهه ترسناکم بود که سکوت سهمگین اتاق رو میشکست
کوک: با عصبانیت غیر قابل مهاری تو ماشین نشستم و تصمیم طبق عادت همیشه حرصم رو با کرم ریختن به اعضا خالی کنم. مثل یک شکارچی دنبال شکار با دقت داخل ون رو میگشتم که چشمم به یک طعمه لذید خورد یک لبخند شیطانی روی لبم اومد خیلی اروم در بطری اب معدنی رو باز کردم و خیلی سوسکی به سمت یونگی که داشت چشم هاش رو میمالید رفتم و بطری رو روش خالی کردم و سریع دویدم و پشت جین پناه گرفتم. هر ان منتظر داد و بی داد بودم و کنجکاو اطراف رو سرک میکشیدم که جین نیشگونی از پهلوم گرفت و زیر لب زمزمه کرد: _مگه کرم داری؟ منم خیلی اروم مثل خودش زمزمه کردم: +مگه شک داری؟ +
و بعد خیلی کنجکاو یه سمت یونگی که خیلی پوکر فیس داشت به اب روی موهاش نگاه میکرد نگاهی انداختم و مثل اینکه متوجه سنگینی نگاهم شد که مثل یک پلنگ نعره کشید و به این سمت دوید: من تو رو میکشمت بزغاله و اینجا منی بودم که از اخرین سلاحم استفاده میکردم. چشمام رو به طرز خیلی کیوتی مظلوم کردم و مثل خرگوش به چشم هاش زل زدم که کلافه پوفی کشید و به سر جاش برگشت. نفس عمیقی کشیدم و با گفتن کلمه: +خدا رحم کرد خودم رو رو صندلی پرت کردم
خب سلام من نویسنده این رمان هستم و این اولین فیک من محسوب میشه و از همه تون میخوایم مشکلات و ایراد های رمان رو بهم بگین. با تچکر
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالیه لطفا زود به زود منتشر کن
عالیی
هوم خیلی خوبه ولی هر روز منتشر کن
عالییی. ادامشو لطفا بزار
مرسی گلم نظر لطفته
اوکی گذاشتم پارت دوم رو توصف بررسیه
میشه تو مسابقم شرکت کنین
اها عالی بود💜❤
اوکی مرسی
ادامه دادم
عالییییی بعدییییی
مرسی اوکیه تو صف بررسیه