
سلام بچه ها اینم از پارت هفتم که قول داده بودم تستچی جان لطفا منتشر کن
از زبان میکی:اردو خیلی خوش گذشت هم تو جنگل کاوش کردیم هم کلی چیز جدید یاد گرفتیم🌐هی میکی بیا این گل ها رو ببین چقدر قشنگن🔥واو چه بوی خوبی میدن☇آره قشنگن
همیت طور گل ها و درخت ها رو به هم نشون میدادیم که یهو یه مارمولک دیدم سریع از رو زمین برش داشتم و به بن نشون دادم☇هی بن ببین چقدر قشنگه🌐به نظرت گلا قشنگ تر نیستن؟☇نچ🔥این چیه مارمولک میکی به نظرت گل ها قشنگ تر نیستن؟☇نه.یهو....
زمین لرزید نمیدونم چرا بعد یه صدای وحشتناک اومد.خانم استیسی:اون چی بود؟☇نمیدونم صب کن.از درخت رفتم بالا آتش فشان فوران کرده بود گدازه داشت از کوه پایین میومد سریع رفتم به بقیه خبر دادم و هر چه سریع تر برگشتیم به اردوگاه.رز:وای خدا از بیخ گوشمون گذشت.خانم استیسی:وای سولانا کجاست؟.همه شروع کردیم دنبالش گشتن اما اون اونجا نبود☇تو جنگل گم شده باید بریم دنبالش.خواستم برم تو آنیش یکی دستمو کشید🏈وایستا میکی خیلی خطرناکه☇ولی من میرم جون یه نفر در خطرِ.(راستی موقع فرار پای بن آسیب دید)🔥میکی من بهت اعتماد دارم🏈هه اگه واقعا از میکی خوشت میومد نمیزاشتی بره☇دلیل اینکه ویلیام چیزی میزاره این کار رو بکنم اینه که بهم اعتماد داره.دستمو کشیدم☇خانم استیسی من برمیگردم آتیش قبل گدازه به سولانا میرسه.استیسی:ولی میکی خیلی خطرناکه☇به من اعتماد کنید.رفتم تو آتیش نیرو های مردمی هم سعی میکردن آتیش رو خاموش کنن همش سرفه میکردم و سولانا رو صدا میکردم آخر صدای سرفه شنیدم که یه دفعه
دیدم یه درخت داره میفته سریع رفتم کنار و صدا رو دنبال کردم اون سولانا بود ☇سولانا حالت خوبه؟.اون بیهوش بغلش کردم اون دختر باید یکم رژیم بگیره یه درخت دیگه داشت میفتاد رومون اونو با صاعقه زدم و رفتم سمت جایی که آتیش داره میره باد خیلی تندی میومد واسه همین آتیش زود پخش میشد همون طور که میرفتم تمرکز کردم و باد ملایم شد وای نه
یه زمین لرزه دیگه این دفعه تعادلم رو حفظ کردم تا نیفتم خدایا این همه بد بختی این گدازه لامصب داره نزدیک میشه(☇هوی کانر این چه وعضیه؟.کانر:میکی عزیزم لطفا تحمل کن عزیز دلم☇باشه ولی فقط به خاطر تو.کانر:وی خواننده های داستان)با سرعت زیادم رفتم و به بقیه نزدیک شدم.
از زبان سایارین:میکی بعد یه مدت طولانی مثل قهرمانا اومد و سولانا هم پیشش بود بعد امدادگرا اومدن و سولانا رو بردن بیمارستان و میکی و ویلیام غیبشون زد بعد ۵ دقیقه صاعقه و پسر آتشین اومدن. از زبان کانر:
اونا رفتن صاعقه دستای آتش رو گرفت و جفت شون رفتم بالای جنگل 🔥باید چیکار کنیم؟☇صبر کن.صاعقه یه گردباد ساخت و یه مرز بین درخت های سوخته و در حال سوختن و درخت های نسوخته کشید ☇حالا بریم سراغ آتش فشان 🔥پس آتیش چی؟☇نترس
رفتیم و با رعد و برق و آتیش و باد آتش فشان رو خاموش کردیم صبح فرداش آتیش کاملا خاموش شده بود
از زبان میکی: از اداره جنگل بانی خواستن من برم اونجا وقتی رفتم رئیس اونجا گفت:خانم میکی شما کار شجاعانه ای کردین واسه همین فردا به شما نشان شجاعت عطا خواهد شد.گفتم :من؟(عکس همین پارت که ۱۴ سالگیش هم هست)گفت:بله فردا ساعت ۱۰ صبح منتظر شما هستیم☇آ باشه.
خیلی بچه ها این پارت تموم شد به تست آموزش خل بازی مخصوص آدم فضایی ها از آراد هم سر بزنید و چالش: بهترین تستی که دیدید؟
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
خودمو زیاد بالا نمیگیریم خودم و دلسا و مهرسا
مرسی
خوبه عالی بود
قسمت اخرش کی میزاری (شوخی کردم)
خوب بود
بهترین تست بهتر بگم بهترین تست ساز ها D.S که از سونیک میزاره
لئوناردو ،تندر،خود خودم (مهندس) و......
مرسی مهندس لطف داری
تست خوب بود سوپر سونیک تا پارت نه منتشر شد
اره خوندم
بعدیییییییییی عالییییییییییییییی محشررررررررررررررررر کییییییییییی میاددددددددددد بعدیشششششششششش💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙
مرسی پارت بعد رو گذاشتم