
بچه ها این پارت ۱ از فصل ۲ هست 😁خب بریم برای شروع داستان😍
+اون اون اون چارم بود😳(بچه ها چارم راننده ی همون ماشینیه که تو پارت ۸ داشت به مرینت میخورد چند بار هم گفتم مرینت اونو میشناسه درواقع همکار تام بود )باورم نمیشد نمیتونستم باور کنم🥺+چرا منو آوردی اینجا(چارم~)~چون میخوام یه انتقام دوستانه بگیرم +چی انتقام!! مگه من چیکار کردم؟~او کاری نکردی پدر قابلیت خیلی کارا کرده و من اونو کنم الآنم نوبت توعه+چی یعنی تو پدر من.....یعنی پدر قبلی منو کشتی!!؟😳🥺~بله😈و یه چاقو 🔪 برداشته و گذاشتم کنار گردن مرینت که یکی اومد تو و گفت پدر نکن(با داد)+چی چی چی پیتر وارن پدر توعه 😳🥺😭×مرژنت من خیلی معذرت میخوام یعنی.....+بسته بسته فقط دستامو باز کن ×باشه😔پیتر دستای مرینت رو باز کردم و مری گریه کنان رفت بیرون چارم میخواست بره دنبالش ولی پیتر نزاشت.....
+داشتم همینجوری میدویدیم و گریه میکردم احساس کردم یکی هم دنبالم میکنه به دقیقه برگشتم اون پیتر بود سرعتمو بیشتر کردم ولی پیتر بهم رسید و دستمو گرفت+ولم کن×مرینت توروخدا به حرفم گوش بده +نمیخوام×مگه دسته خودته و دسته مرینتو گرفتم و کشیدم تو یه کوچه +چی میخوای×میخوام به حرفام گوش بدی+باشه فقط زود بگو ×.....
مرینت اره من پسر چارم هستم ولی واقعا نمیخوام بهت آسیب بزنم مرینت ، ممممم من ع*ا*ش*ت شدم پیتر:🥺😔مری:😒🥺+چی گفتی!!!؟؟×گفتم من ع*ا*س*ق*ت*م (بلند)+باشه اروم تر ×اوکی خب حالا بازم از دستم عصبانی +نه اون موقع هم یکم هول شدم ×مرسی مرینت حالا میگم تو هیچ حسی به من نداری +تا خواستم بگم منم دوست دارم چارم اومد ما سریع فرار کردیم همینجوری میدویدیم که پام تیر کشید و خود به خود نشستم رو چی زمین و... دیگه چیزی نفهمیدم ×دبدم مری بی هوش شد سریع بردمش بیمارستان 🏥 داد زدم کمککککککک یکی کمک کنه دکترا سریع اومدن و مرینت رو بردن تو اتاق درمان منم نشستم روی صندلی بعد چند دقیقه دکتر اومد و گفت......
خب باید بگم که......اههه خب راستش حالشون خوب نیست افسردگی دارن و فقط یه شخص میتونه حالشو خوب کنه که خانم لیستیا بهش علاقه داشته باشه ×خیلی نا امید شدم ولی میدونستم اون شخص کیه فقط ادرین میتونه کمکش کنه😔الان باید به اون پرو زنگ بزنم😒و گوشیمو برداشتم و بهش یه تک زنگ زدم 😁.....
تبلیغات:سلام الیا هستم امروز اومدیم بهتون یاد بدم چطور لکه ی لباس رو به با سادگی ببرید خب فقط باید کثیف ترش کنیم همین😁😹
-داشتم به مری فکر میکردم که گوشیم زنگ خورد دیدم پیتره😑😑😑جواب دادم×سلام-چه مرگته😑×هوی موضوع عشقته-ها کی مو کجا بگو چش شده 😰×یکم یواش الان میگم😒بعد همه چی رو توضیح داد -اخه اون که منو دوست ندارن😔×چرا خیلی هم داره مثل دیوونه ها-واقعا!!؟😳🥺×بله واقعا😒-باشه پی بگو کدوم بیمارستان×بیتیکو(از خودم در آوردم)-باش الان میام خدافظ×خدافظ😑.....
-سریع آماده شدم و رفتم بیمارستان بیتیکو رفتم داخل اونجا پیتر رو دیدم😑رفتم پیشش گفتم مری کو×اتاق ۴۵۶ طبقه ی ۲ سمت راست-اوکی و رفتم تو اتاق کنار تخت مرینت نشستم و صورتشو ناز کردم بعد ۵ دقیقه چشماشو اروم باز کرد تا منو دید مثل جت نشست و گفت تو....تو اینجا چیکار می......-نزلشتم کامل حرفشو بزنه و پریدم بغلش و گریه کردم معلوم بود که از خجالت آب شده بود ولش کردم و گفتم مرینت من دوست دارم تروخدا منو ببخش اگه کاری کردم هر کاری کردم تلافی شد تروخدا مرینت🙏🙏🙏😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭تو تنها کسی هستی که دارم اگه تو نباشی منم نیستم لطفاً با من باش😭😭🙏🙏+خیلی التماس میکرد دلم براش کباب شد نمیدونستم چی بگم همینجوری داشت گریه میکرد نمیدونستم چیکار کنم بعد با دستم اسمشو پاک کردم و گفتم ادرین من یکم وقت میخوام باید فکر کنم -😭😭😭😭باش🥺🥺🥺🥺🥺🥺......
پایان امیدوارم خوشتون اومده باشه لطفاً نظر بدین که خوشتون اومده یا نه ❤️❤️
راستی بچه ها اینو حتما جواب بدید تا پارت چند ادامه بدم!؟؟؟؟؟
بای 👋🏻👋🏻👋🏻
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
سلام
لطفا تا پارت 10000000000000000000000000
ادامه بده😂
با تشکر😂😂😂
سلام. عالی بود🥺💗آجی میشی؟!🥺💗
سلام
اره
عالیییییییییییی😍💖🥰💚✨🌺 تا پارت 10 یا 12 این فصلش ادامه داشته باشه 😃😍🥰💖
چشم گلم فعلا بخاطر عید نمیتونم پارت بعد رو بنویسم
عالی بود عزیزم😘😍مرسی♥لطفا تست عشق لیدی باگ هم ادامه بده مرسی😻😍♥😘به تست منم سر بزن😘😊
سلام عالی بود مخصوصا پیام بازرگانی😂😇😻😘تا ۳۰ ، ۴۰ ادامه بده لطفا مرسی😘😻♥😍