ناظر کیوتم جون هر کی دوست داری منتشر کن سومین بار هست که میزارم
میچا:شب دیر رسیدم خونه
تهیونگ منتظر نبود تا باهم چای بخوریم و بخوابیم
یکم ناراحت شدم ولی عیب نداره
رفتم رو تخت و باگوشیم ور رفتم و خوابیدم
نیمه های شب از زبان تهیونگ:نصفه شب بود که پاشدم دیدم میچا اومده عصبانی بودم که دیر اومده بود ولی بازم خیلی خوشحال بودم که سالم بود
خندیدم و خوابیدم
5 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
1 لایک
نظرات بازدیدکنندگان (0)