
یه معذرت خواهی بهتون بدهکارم😪 ببخشید دیر شد😕

تیکی در افکارش (مرینت، تو کجایی؟) *ویژژژژ* (((از کیف اومد بیرون))) پسره (اینجا به جز چندتا شیرینی چیزی نیست..) (و همینطور قدیمی ترین مدل موبایلی که تاحالا دیدم!) *شکستن*

تیکی (وای خدا پسره بالاخره داره میره) (من باید پیش مرینت برگردم) *جیر جیر* تیکی (هاه؟) *جیر جیر؟* (* در همین حین خارج از یک رستوران در مرکز شهر*) پسر (رجینا!) دختر ( با منی؟ اوه نه! تو اشتباه میکنی! من...)

********سانسوووور******** (((انگلیسیش رو توش نوشتم))) دختر شماره ۲ (مایکل!!!!!!! فکر کردی داری چه غ*ل*طی میکنی؟) پسر (((مایکل))) (من؟ صبر کن... چی؟) دختر شماره دو (((رجینا))) (باورم نمیشه! تو واقعا ما سه تا رو به چشم یه نفر میبینی؟) (فکر میکردم تو من رو دوست داری... اما اشتباه میکردم..) مایکل (ام..) خواهر رجینا (رجینا صبر کن!) اون یکی خواهرش (نرو!) مایکل (ببینم... پس شما ها یه چیزی مثل چند قلو یا یه همچین چیزی هستید؟)

تیکی *خنده* (وایی! بس کن! قلقلکم نده!) *خنده* (تو خیلی با نمکی..) (اما من واقعا باید برگردم.. پیش مرینت!) موش ها (جیر جیر؟ جیر جیر) تیکی (صبر کن! داری چیکار میکنی؟) (من رو کجا میبری؟)

تیکی (اوه! خیلی ممنون.. اما من واقعا باید برم.. با این حال مرینت فقط داره آدرین رو تماشا میکنه.. من مطمئنم که برای خوردن یه شکلات کوچولو وقت دارم..) (همم.. چقدر خوشمزه است.. فکر نمیکنم قبلا این طعم رو چشیده باشم) (ببینم اسمش چیه؟) *نمایشنامه تسکین بیماری حرکتی برای کودکان* تیکی (اوه اوه!) آدرین (سیگنال رو از دست دادیم.. احتمالا اون موبایلت رو خاموش کرده.. فکر کنم یه همچین جایی رو نشون میداد)

مرینت (اون باید یه همچین جایی میبود...) (وای نه! اون شکسته!) (حالا دیگه نمیتونم کیفم رو پیدا کنم..) توی افکارش (تیکی... تو کجایی؟) آدرین (نمیتونم درک کنم چرا اون موبایلت رو نگه نداشت) مرینت (این حدودا مال ۵ سال پیشه.. ارزش فروش نداره..)

آدرین (دیگه چی توی کیفت بود؟ شاید وقتی اون داشته موبایل رو میانداخته اون ها هم بیرون افتاده باشن..) مرینت (خب امم.. گوشیم اونجا بود.. و امم... یه چیز شخصی..) آدرین (مثلا چی؟) مرینت (مثلا...) (مثلا دستبند شانسی که تو برای تولدم بهم دادی) آدرین (اگه این تنها چیزیه که اونجا بوده اشکال نداره یکی دیگه برات درست میکنم) مرینت (نه!!)

مرینت (منظورم اینه که اون تنها چیز نبود... دفترچه طراحیم هم اونجا بود.. من که نمیتونم جایگزینش رو درست کنم..) آدرین در افکارش (دفترچه طراحیش باید خیلی کوچیک باشه که تونسته توی اون کیف جا بشه) آدرین (بزار توی سطل آشغال رو نگاه کنم.. شاید موبایل وقتی که اون داشته کیف رو دور میانداخته بیرون افتاده...)

هاکماث (اوه آره! احساس خیانت! خیلی نا امید کننده است که بدونی کسی که بهش عشق میورزی تو رو نمیبینه) (برو آکومای من و قلب این دوشیزه رو شرور کن!) (رتینا!) (((محض اطلاع رتینا یعنی شبکیهی چشم))) (معشوقت از دیدن خود واقعی تو ناتوان بود... پس من به تو قدرتی میدم تا بتونی تمام مردم پاریس رو از دیدن ناتوان کنی... اکه اونا نتونن تو و خواهر هات رو از هم تشخیص بدن پس دیگه نخواهند تونست هیچ کسی رو از کس دیگهای تشخیص بدن...)

اما در عوض تو باید معجزه گر های لیدی باگ و کت نوار رو برام بیاری..) رتینا (بله هاکماث)
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالییییییییییییییییییییییییییییییییی
مرسیی
پی بی اف
عالی بود
پارت بعدی رو کی میخوای بزاری زود بزار
طول میکشه تا ترجمهش کنم😅
ولی زود میزارم😁
کمک خواستی تووترجمه بگو
تشکر😄
ولی خودم انجامش میدم😅
خب زودتر بزارش لدفا منتظر نزار منو🥲😂
اوکی😂❤
عالی بوددد خیلی منتظر این پارت بودممم🙂
ببخشید دیگه😅
عالیییی منتظرررر بعدییی
مرسییی😘
عالی (: پارت بعد رو کی میزاری؟
مرسی😚
نمیدونم ولی اینبار دیگه زود میزارم😅
قول😁
قول دادیا! (:
اوم😅
عالی بود
یه مدت قیافه های تو کمیک یادم رفته بود 😐
یکم بد چهره شده بودن
ولی عالیه
من که درستش نکردم😂❤
ولی تشکر😄
فالوم کنید بک میدم🩰💓
فالوم کنید بک میدم🩰💓
چه جالب...😐❤
های^^🍦
میدونستید یه کافه تاسیس شده؟🥤
اصمش کافه رویا هس!😽🍰
حتما تشریف بیارین 😐👌🏻
-مدیر کافه
چند تا پیام میدی؟😂
های 😹🖐🏻
میدونستی یه ساندویچی تو تصچی هس؟😐💗
اصمش دریمه:/🥝
مال فاطی عه ملقب به پلیس ایو ^^🤍🌿
توش انواع غذاهای فست فودی پیدا میشه:)🍔
آدرس: کلیک روی پروفایل من•-•🌸