بچها ببخشید کمه اخه شما خیلی عجله داشتین واسه همین کم نوشتم😅 راستی شرمنده دیر شد
٪ خب راستش دلم میخواد باهات روراست باشم الا واسه همین حقیقت رو میگم...پیشنهاد م... + تق تق تق +عههه...ببخشید مزاحم شدم ولی باید یچیزی رو بهتون بگم... الا، اینکه حال جفتتون خوبه یه معجزه است، ولی ممکنه خیلی زود حالتون بد بشه واسه همین تا یک هفته مهمون مایید & باشه ما...من مشکلی ندارم ٪ خیلی...ممنون چونگ سان + وظیفمه جونگ کوک... با اجازه ٪ صبر کن چونگ سان...منظورت از جفتتون چی بود؟؟ + خب منظورم... ؟؟ تق تق تق...دکتر چونگ سان لطفا به بخش اورژانس بیایید + باشه الان میام...عهه ببخشید باید برم یه مورد اورژانسی دارم...با اجازه ٪ خیلی خب باشه ٪ بچها شما میدونین منظورش چی بود؟؟ «بچها:اعضای بی تی اس» جیمین: نه والا...آخه اورژانسم وقت گیر اورده...هوفففف نامجون: اره ولی خب ناراحت نباشید...چونگ سان قرار نیست تا آخر عمرش تو اورژانس بمونه که
& اهم اهم «صاف کردن گلو» & میگما، من میخوام استراحت کنم میشه یکم تنهام بزاریم وی: باشه البته ٪ مطمئنی میخوای تنها بمونی؟؟ &اوهوم ٪خیلی خب باشه...هرچی تو بگی & ممنون کوکی(با لبخند شدید) همه رفتن بیرون و چراغ هارو هم خاموش کردن همین که داشت خوابم میبرد... ؟؟ تق تق تق هوفففف...بزارین بخوابم دیگه ؟؟ سلام...اومدم سرومتون رو چک کنم & خیلی خب باشه پرستار اومد و سرم رو عوض کرد...بعدش هم قبل رفتنش اومد سمتم و گفت: بزارین بالشتتون رو صاف کنم منم قبول کردم همین که دستش رو اورد رو بالشت احساس کردم میخواد یه کار دیگه بکنه واسه همین بهش گفتم خیلی زود از اتاق بره بیرون...اونم خیلی سریع رفت منم برگشتم به بالشت نگاه کردم دیدم...ی... یه... یه برگه!!!!؟؟؟؟ & این دقیقا شکل همون برگهست که گذاشتم تو گاوصندق!!!!(با صدای تقریبا بلند گفت) ؟! آره، تعجب کردی؟...ولی من گفتم حتی به لبخند زدن به جونگ کوک فکر نکن...ولی تو به حرفم توجه نکردی و این کارو انجام دادی...پس...انگار باید بکشمت، مگه نه عزیزم؟ از ترس خشکم زده بود نمیدونستم باید چیکار کنم یا چی بهش بگم، که یهو صدای شلیک گلوله اومد...{این داستان ادامه دارد...}
میدونم جاهای حساس تمومش میکنم و کم میزارم...واسه این معذرت میخوام 😇دوستون دارم😘
باییییییییییی😍 لایک و کامنت و دنبال یادتون نرههههههههههههه😘😘😘
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
ببین حالا حالا ها منظورت ۳ سال بعده؟
آخه این داستان مال ۳ سال پیشه.
سلام
این دست خودته که بخوای داستان بنویسی یا نه
ولی هممون منتظریم که داستانتو بخونیم
تازه اگه هم میخوای زودی تمومش کنی و دیگه ننویسی توی یه پارت کلشو تموم کن
اگه خیلی هم زیاد شد جدا جدا درست کن اینطوری زودی تموم میشن پس بهتره سعی کنی داستانتو طولانی تر بنویسی❤️
البته این نظر من بود هرچی خودت میدونی 💕
پارت بعد 💜
عالی گلم نیاز نیست زده بشی از داستانت چون خودمم وقتی داستان نوشتم اینطوری شدم ولی نظرات رو میخوندم خ.ر ذوق میشدم که می نوشت ۱۲ پیام دارید
و راستی لطفا بگید داخل مسابقه چجوری میتونم برنده رو انتخاب کنم؟؟
یعنی توی کامنت ها بنویسم فلانی برنده شده؟؟
و شرایطی که برای بردن گذاشتم هم براش فراهم کنم؟؟
همینا فقط؟؟
ممنون میشم جچاب بدین؟؟
اخه من خیلی از این چیزا سر در نمیارم😪
ولی به جاش یه تست دیگه درست کردم لطفا سر بزنید بهش😇...و بهم روحیه بدین تا بازم بتونم پارت بزارممممم😣
تاحالا این اتفاق براتون افتاده؟؟؟😓
خیلی حس بدی دارهههههههه💀💀
اصلا دلم از داستان خودم زده شدددددد🤕🤕🤧🤧😭😭😭🤢😭😭
عالی
پارت بعد رو کی میزاری