بروید و لذت ببرید لطفا حمایت کنید فرزندانم💕
مایومو پوشیدم و یه پارچه حریر انداختم رو خدم(گایز چون مایوش خیلی باز بوده پارچه انداخته رو خودش چونکه خجالت میکشیده) رفتم پایین سمت استخر تا رسیدم جیمین گف : میدونی ک حتی اگ بخای با اون شنا کنی رو اب وایمیسه چون سبکه؟ مجبور شدم پارچه رو درش بیارم رفتم تو اب مسابقه شروع شد و درحالی ک جیمین از من قوی تر بود باختم چالش اولو بلح! چالش دوم ماهیگیری بود اما جیمین گفته بود:بعد از اینک ماهی گرفتیم باید بتونیم همشو بفروشیم هرکی زودتر تموم کنه این چالشو برده قبول کردم و رفتیم ساحل تو راه رو یه پل وایسادیم و ب اب نگاه کردیم تو همون حالت یهو سرمو بلند کردم ب صورت جیمین ک از اون زاویه بیشتر از هر وقتی گیرا شدع بود زل زدم هر وقت نگاش میکردم قلبم یه طوری تند تند میزد ک انگاری همین الان داشت از سینم میومد بیرون نمیدونم چرا ولی نسبت ب جیمین حس خیلی عجیبی داشتم خیلی عجیب بود تو همون حال و هوا بودم ک یهو ب خدم اومدم و دیدم چشاش زوم شده روم فوری سرمو برگندوندم تا نفهمه
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
28 لایک
عالی
تنکت کیوتمممم💜
چون شخصی شد نمیدونستم
اره شخصی شد لامصب😑💜
عااالی بوددد💕💕💕
تنک هانی قشنگوم😍💖
مننننننن توووووو روووووووو می، کشمممممممممممممممممم
پارت بعددددددددددددد
بیااا منووو بکششش
قلبم
فق یکی دیگه موند🥺❤
بلههه
بزارم ده یا زوده
یکم زجر بدم؟
نه جان من نهههه🥺🥺🥺🥺
توروخدا نه🥺🥺🥺
بخاطر من🥺🥺🥺🥺
اااااااااااااااااااااااااااااااااااامممماااااااممممممممممممممممممممممممممم
ارام ارام😂😂