من و تهیونگ

(اسم تو ا.ت هست. ۲۰ سالته و طرفدار دو آتیشه ی بی تی اسی بایست تهیونگه چشمات خاکستریه موهات تا کمرته و مشکیه چشمای گربه ایه کشیده ای داری)

(اسم تو ا.ت هست. ۲۰ سالته و طرفدار دو آتیشه ی بی تی اسی بایست تهیونگه چشمات خاکستریه موهات تا کمرته و مشکیه چشمای گربه ایه کشیده ای داری) (پدرت مدیره چهار تا شرکته مدلینگه و تو هم مدلینگی هم طراح لباس و خیلی معروفی)

صب از خواب پاشدمو به سمت یخچال رفتم یه صبحونه ی مفصل واسه خودم چیدم (چون خودت یه خونه داشتی و تنها زندگی میکردی همه ی کارهای خودتو میکردی

صب از خواب پاشدمو به سمت یخچال رفتم یه صبحونه ی مفصل واسه خودم چیدم (چون خودت یه خونه داشتی و تنها زندگی میکردی همه ی کارهای خودتو میکردی) بعد خوردن صبحانه جمعش کردم و به سمت اتاقم رفتم میخواستم برم بیرون پس یه نیمتنه ی جذبه مشکی پوشیدم بایه شلواره پاره مشکی ماسکمم زدمو ب سمته کافه ی همیشگیم حرکت کردم رفتم تو کافه گارسون اومد (علامت صحبت گارسون - وشما+) -ببخشید چی میل دارید +پانچ دارچینی(پانچ نوعی نوشیدنی است که از ترکیب انواع آبمیوه‌های طبیعی و میوه‌ خرد شده تهیه می‌شود) -اوکیه و رفت فضای کافه رو خیلی دوست داشتم بهم ارامش میداد بعد چند دیقه چشمم به یه پسری افتاد خیلی قیافش جذاب بود محوه نگاه کردنش بودم که یدفعه منو نگاه کردو من سریع رومو برگردوندم تو همون حین نوشیدنیم اومدو شروع کردم به خوردنش

تهیونگ: دختره یطوری نگاهم میکرد ماسک زده بود با خودم گفتم حتما ادمه معروفیه یا چیزی سریع نگاهش کردم که روشو برگردوند تیپش خیلی باحال بود یه نیمتنه ی مشکیه جذب با شلواره پاره مشکی پوشیده بود بعد چند دیقه گارسون اومد -ببخشید چی میل دارید +یه کیک فنجونی با چای گوجیجا -چشم و رفت

خب امیدوارم تا اینجا خوشتون اومده باشه🙂💙