دنیای عشق - 4

تهیونگ: باید هرطور شده قلب می چا رو بدست بیارم ولی چجوری ? اگه الان جیمین دوستم بود شاید میتونست کمکم کنه ولی نه ممکنه دعوا بشه چون از من بدش میاد جی هیون: به چی فکر میکنی پسره ی رو مخ تهیونگ: به تو هیچ ربطی نداره دختره ی زبون دراز جی هیون: وای اصلا به من چه نباید با ادم هایی که در حدم نیستن صحبت کنم یکیش تو یکیشم ، اون دختری عوضی می چا تهیونگ: راجب می چا درست صحبت کن ( با داد ) جی هیون: اووووه اینم واسه می چا غیرتی شد ، نمیدونم اون دختره ی عوضی چی داره که همه دوستش دارن تهیونگ: اون مثل تو قلبش از سنگ نیست و با همه مهربونه

جی هیون : 😐😤 ، جی هیون و تهیونگ میرن حیاط ، جی هیون جیمین و می چا رو میبینه که دارن باهم حرف میزنن و میخندن جی هیون: اینطوری نمیشه باید یه فکری بکنم جی هیون میره پیش تهیونگ که یه گوشه غمگین نشسته جی هیون: هی پسره ی رو مخ بلند شو الان نباید ناراحت باشی تهیونگ: چیکار کنم پس? ، تو داری اینو بهم میگی?? جی هیون: تو واقعا می چا رو دوست داری تهیونگ: معلومه که اره جی هیون: من بهت کمک میکنم بهش برسی تهیونگ: تو?? کمک به من?? واسه ی چی اونوقت ?? جی هیون: اگه تو به می چا برسی ، دست از سر داداش من بر میداره و من هم از شرش خلاص میشم تهیونگ: قبوله

جیمین: می چا می چا: بله جیمین: میشه یه چیزی بگم می چا: بگو میشنوم جیمین: من ، من عاشقتم می چا: واقعا? جیمین: اره، نگو عشقم یه طرفست می چا: راستش عشقت یه طرفه نیست جیمین: واقعا? می چا: اره ، منم عاشقتم جیمین و می چا همدیگرو بغل میکنن و تهیونگ اون صحنه رو تماشا میکنه تهیونگ: نه نه ، امکان نداره ، نه اینطوری نمیشه

تهیونگ با چشمایی پر از اشک و با قلبی شکسته به حیاط پشتی مدرسه میره و شروع میکنه به گریه کردن جی هیون: هی چی شده تهیونگ: جیمین و ،، و می چا جی هیون: جیمین و می چا،چی? تهیونگ: اونا .. ه..مو دو..ست دارن جی..مین بهش اعتر..اف کرد جی هیون: چی امکان ندارههه??( با داد) تهیونگ: چرا امکان داره 💔 زنگ اخر مدرسه رو میزنن و همه به خونه هاشون میرن و فقط تهیونگ جیمین و می چا و جی هیون توی مدرسه میمونن جیمین و می چا دست همو میگیرن و به سمت در مدرسه حرکت میکنن که یدفعه تهیونگ جلوشون رو میگیره...

می چا: تهیونگ?? تهیونگ: بهت گفته بودم دوستت دارم:) جیمین: این داره چی میگه? می چا: بیا بریم بعدا واست توضیح میدم تهیونگ: کسی جایی نمیره جیمین: اگه بریم میخوای چیکار کنی بچه کوچولو تهیونگ: هیچوقت نمیبخشمت جیمین جیمین: اونوقت چرا?? تهیونگ: چرا من عاشق هرکی میشم توهم عاشق همون میشی جیمین میره سمت تهیونگ و یه مشت خیلی محکم تقدیم تهیونگ میکنه جیمین: می چا مال منه می چا: لطفا بس کنید تهیونگ هم یه مشت تقدیم جیمین میکنه و همینطوری دعوا ادامه پیدا میکنه می چا: بسهههههههه ، من مال هیچکدومتون نیستم ، دیگه نیاد پیشم بهم بگید دوستم دارید و دستم رو هم نگیرید حتی تو جیمین جیمین: اما می چا: اما و ولی نداریم ، همینکه گفتم می چا بعد حرفش از مدرسه میره بیرون و تهیونگ هم همینطور جی هیون میره پیش جیمین جی هیون: نظرت راجب می چا عوض نشد?? جیمین: بسهه ، مثلا تو خواهرمی چرا انقدر بدجنسی مطمئنم همه ی اینکارا تقصیر توعه ، تو واسه اینکه با می چا نباشم نقشه کشیدی، ازت متنفرم( با داد ) و بعد جیمین هم از مدرسه میره بیرون

*** عمارت جی هیون و جیمین*** جی هیون وارد اتاق جیمین میشه جی هیون: وایی خدا اتاقشو ببین بخاطر اون دختره تمام وسایل گرون قیمتو شکسته جیمین: اون ارزشش بیشتر از این چیزاست حالا هم از اتاق من گمشو بیرون جی هیون: اوکی میرم بیرون ولی یه روزی پشیمونت میکنم جیمین: مطمئنم اول تو پشیمون میشی البته توی دیوونه خونه😏 جی هیون : فعلا تو دیوونه ای که عشق کورت کرده😒 جی هیون بعد حرفش از اتاق جیمین میره بیرون و در رو محکم پشت سرش میبنده *** جی هیون تو اتاقش نشسته و داره درس میخونه که تهیونگ بهش زنگ میزنه جی هیون: الو تهیونگ: الو ، جی هیون میشه بیای به این ادرسی که واست میفرستم جی هیون: چرا صدات میلرزه ، چیزی شده? تهیونگ: فقط لطفا بیا ، کارت دارم جی هیون: اوکی ادرس رو بفرست تهیونگ: باشه ، بای جی هیون: بای

منتظر پارت 5 باشید راستی از نظرتون جی هیون چجور شخصیتی داره ، منتظر نظراتتون هستم