یه فن فیک از تکن
*از زبان آسوکا* دیه روزای آخر مدرسه هس و تعطیلات تابستونی شروع میشه با بچه ها تو حیاط نشسته بودیم و زرت و پرت میکردیم لی لی . آسوکا برنامه تو واسه تابستون چیه؟😚 آسوکا . هیچ برنامه ای ندارم😎 لی لی . وا مگه میشه من کلییییییی برنامه دارم😯 آلیسا . آخ جون تابستون😇 لی لی . نظرتون درمورد یه سفر چیه؟🤓 آلیسا و شایو . عالیههههه .... اما لی لی . همش با خودمه😀 و دخترا همینطوری رو سرش خراب شدن این موضوع رو به پسرا هم گفتیم و اوناهم هم قبول کردن به غیر از من و جین که نمیخواستیم بیایم اما پدر من منو زور کرد و مادر جین هم همینطور تا کمی از دستمون آسایش داشته باشن
*از زبان شایو* همه تو لیموزین نشسته بودیم قیافه خیلیا دیدنی شده بود لی لی یه عالمه دستمال تو کیفش کرده بود آخه کمی حساسع آلیسا که اینقدر کرم زد آفتاب زده بودش مث .... این ولش جین مث همیشه بود آسوکا هم یه نیم تنه بنفش که تا نافش بود و جذب نبود یه پیرهن راه راه طوسی و سفید پوشیده بود روش و دکمه هاشو باز گذاشته بود و یه شلوار خاکستری پوشیده بود یه گردنبند که انگاه ست بود انداخته بود گردنش اما معلوم نبود با کی ست بود خلاصه که خیلی خفن شده بود
جین . دختر دایی گودزیلای من چطوری 😈 آسوکا . خفه شو😠 جین هم چیزی نگفت ازش خیلی بعید بود .... *چند دقیقه بعد* جین . ببین آسوکا ....👿 آسوکا . دیشب همه کاراتم کردی همه حرفاتم شنیدم 😠 هوارانگ . دیشب چیشده بود مگه؟☺️ جین . دیشب ..... آسوکا . ساکت شو جین . هه نمیخواد بگم😎 آسوکا . خفه شو جین . ببین خیلی داری پرو میشی ها😡 آسوکا . مثلاً میخوای چه غلطی کنی هان؟
دیگه کم کم داشتن پا میشدن که لارس جلوی جین رو گرفت و استیو جلوی آسوکا رو لی لی . اگه گذاشتین این سفر کوفتی بهمون خوش بگذره آسوکا . تو که اتاقت از همه کلاسیک تره استیو . خخخخخخ راست میگه لی لی . ایششششش😒
تموم شد
گفتم که تموم شد
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
فکت جالب😐🌿
تا ۵٠٠ تایی شدنم بک میدم😐🌿
ادمین لطفا پین کن🌿
بابت تبلیغ ببخشید ولی باید۵٠٠تایی بشم😐🌿
سلام کیوت 💖
من به ۲۰ تا فرشته جهت هزار تایی شدن نیاز دارم
لطفاااااااا کمکم کن 😔
حتما
صل
میشه تو مسابقه ی جدیدم شرکت کنی 🐞( کنین هرکس که داره این کامنت رو میخونه )
راستی تصتت عالی بود💅👌
مرسی🌌🎠