من و عشقم بی تی اس ۵

آنچه گذشت در لحظاتی پیش:از زبان نویسنده:همه سوار شدن و احوال پرسی کردن و از اینا و بعد راه افتادین. از زبان ات:ساعت هفت رسیدیم اونجا و تقریبا ۳ ساعت طول کشید تا همه ی کار هامون رو بکنیم و از صف خیلی خیلی طولانی که اونجا بود رد شیم. (من تا حالا کنسرت بی تی اس نرفتم پس اگه جاییش رو بد نوشتم یا اشتباه نوشتم ببخشید) کنسرت ۲ ساعت و نیم بود و به من خیلی خوش گذشت و فکر کنم به بقیه هم اندازه من خوش گذشت.به نظرم بهترین اجراشون تو اون کنسرت آهنگ fire بود.(ببخشید اینجاهاشو دارم زود تموم میکنم آخه میخوام زودتر قسمت اصلی داستان رو شروع کنم من که خودم خیلی هیجان دارم امیدوارم شما ها هم داشته باشید)

از زبان نویسند:روز بعد روز فن ساین بود و ات یه هیجان خیلی خیلی زیادی داشت ولی اون برای اینکه قراره امضا بگیره و بی تی اس رو ببینه نبود، اون........ جبریل:چی بود اون وقت؟ خدا:می دونی چی بود؟ جبریل:چی بود؟ خدا:وایسا خودش بگه😄 جبرئیل:😑 نویسنده:وایسید از گیجی درتون بیارم،ات قبلا وقتی سال اول دانشگاهش بود جیمین رو میشناخت البته از نظر یه دوست ولی هیچ وقت به کسی نگفته بود که... روی جیمین بزرگترین کراش رو داشت حالا! نه اینکه به خود جیمین نگفته بود حتی به مامان باباش یا دوستاش هم نگفته بود🤦‍♀️ حالا بگذریم.. جیمین هم روی ات کراش داشت! (حالا دیگه همه روی هم کراش داشتن😂😂😂) جبرئیل:نویسنده فهمیدن دیگه😑 هالا بریم از زبان ات😉. نویسنده:اه باشه بابا برید اسلاید بعد از زبان ات.

از زبان ات: روز فن ساین بود و من خیلی عجله داشتم یعنی انقدر هیجان داشتم که نگو. یعنی فقط می خواستم برم چون باورم نمیشد میخوام ببینمشون! جلوی فن ساین~از زبان ات:همه بچه ها اونجا بودن با همه سلام کردم و رفتیم تو.

◉◆■*𖤐پیام بازرگانی𖤐*■◆◉ آیا از ژولیده بودن مو های خود رنج می برید؟ آیا موهای خود را نمی توانید به راحتی شانه کنید؟ خب از ما کمک بگیرید! شامپو صاف کننده موی کناتالتن(هالا شما یه چیزی جاش بزارین دیگه🙄) برای گرفتن این شامپو عدد زیر(مثلا هالا یه عددی اون زیر بود) را به شماره (فلان فلان فلان) ارسال کنید. !شامپوی کناتالتن!

بزن بعدی⬅️

اوکی خدافظ بعدا می بینمتون😄😄 بوس بوس بای بای 😚😚👋👋