سلام بابت دیر کرد ببخشد💔😂 بریم بخونیم این پارت یکمی احساسیه
از زبون میا : رزی و بیلی بسیار مشکوک پاشدن رفتن بیرون منم خسته بودم رفتم یک سر به لب تاپ بیلی زدم... امکان ندارههههه💔 چی؟ 💔
هک کردن اکانت پسرا کار... کار...
اما بوده؟ 💔😭
من، من بهش اعتماد کردم💔
از زبون من: خشم جلوی چشمای میا روگرفته بود
کیف و لوازمشو برداشت و به سمت خونشون حرکت کرد
تو راه به خاطراتش با اما فکر میکرد 💔
«فلش بک به ۱۰ سال پیش»
میاااااااااا میاااااااااا
از زبون میا: با صدای جیغ جیغ اما بیدار شدم
عررررررر 😭 رو صندلی خوابم برده بود😂💔 آی کمرمممم😂 چقدر درس خوندم😭😂
اما: هوی میاااااااااا خاله(مامان میا) میخواد ببرتمون پارکککککک💜 بدو بریممممم
میا: هوراااااا بزن بریممممم😂💜
تو پارک رو تاب نشستن و دارن حرف میزنن:
اما: میا
میا: بلی😂💜
اما: قول میدی... هیچ وقت ترکم نکنی؟
میا: معلومهههه🌚💜
«پایان فلش بک»
(رسید خونه)
5 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
14 لایک
عالیههههه میشه تا فصل ۸ ادامهدهنده باهشه
قشنگه 🍻
ممنونم ❤
عالی❤
ممنونم💜