
سلاممممم خوبید 🙂💜؟؟عیدتون مبارک کیوتای من 🙂🌚💜دیدم بیکارم اومدم تا ادامه داستانو بنویسم😂🌝⭐خو..لایک و کامنت و فالو یادتون نره و اینکه حمایت کنین🌝🙂
کههههههه....دیدم صدای داد زدن جین و نامجون میاد😂😐جین : نامجونننننننننننن 😐🔪ظرف نازنینمممممممممم 🙂😔..وایسااااااا...نامجون : یاااااا تقصیر من نبود باور کنننننن 😐😑جین : وایسااااااا😑🔪شوگا : من اینارو نمیشناسم🙂🔪جیمین : یااااا بسهههههه 😑داستان از زبون ا.ت : که ما چهار تا از خنده روی زمین پخش شدیم 😂💔...تهیونگ : ج..یهوپ😂جیهوپ : بل؟🙂😂🌝تهیونگ : مگه نامجون کتاب نمیخوند!؟😂جیهوپ :هعی...😂🌝جین کمک میخواست نامجونم رفت کمکش که..😂جونگ کوک :یااااا چه وضعشه😂🐰دا یون :پاشین بسه😂
ا.ت:(دیگه بس کردیم پاشدیم از زمین بقیه رفتم نشستن منم رفتم کمک جین نامجونم رفت سراغ کتاب خوندنش😂🙂)ا.ت : جین اوپا جین : بل؟ ا.ت : میخوای بهت کمک کنم جین : باش🙂...داستان از زبون جونگ کوک : خیلی خندیدم...رفتم و نشستم با جیمین و تهیونگ گیم زدم خیلی خوش گذش...ا.ت : غذا امادس بیاین اعضا به جز جین : باشههه اومدیم 🙂😄...بعد خوردن جیهوپ و تهیونگ ظرفارو شستن...موقع خوابیدن بود که..
جونگ کوک : جیمین ما کجا میخوابیم ؟جیمین :این همه اتاق هست خو برین بخوابین 😐کوک : باش😂😐رفتیم و خوابیدیم...(♡منظورم از کوک همون جونگ کوکه خودمونه 🌚)..(کوک: همه خوابیده بودن ولی...من خوابم نمیومد...هعی😐💔رفتم از اتاق بیرون که کمی هوا بخورم و شاید کم کم خوابم بیاد...رفتم تو بالکن و اونجا نشستم...حس خوبی داشت..🙂ماه کامل بود هوا خنک بود...که دیدم صدای کسی میاد برگشتم پشتم....ا.ت بود ! ا.ت : این وقت شب تو بالکن چیکار میکنی سرما میخوریااا 🙂😐جونگ کوک : اووو نگرانم شدی 🐰🙂نه نترس چیزیم نمیشه ا.ت :نه نگرانت نیستم 😐😑ایدلی باید به فکر سلامتی خودتم باشی مثلا😐🔪جونگ کوک : باش😂🙂تو برو من میام ا.ت : باش
جونگ کوک :...رفت ..خیلی کیوته دختره لجباز😐🔪هعی🙂...پنج دقیقه بعد..بلند شدم که برم...دیدم ماه..م...اه قرمز شده 😮😦(♡ماه برای جونگ کوک قرمز شده بود یعنی اگه کسی به ماه نگاه کنه سفیده و انگار که چیزی نشده )
صدای قدم زدن میومد 😦ولی کسی...نبود !...اخخخخ😣قلبم داش درد میکرد که صدای زمزمه شنیدم ..جونگ کوک خودتو ازاد کن نزار کسی فراموشت کنه تو قدرتی داری که هیچ کس نداره قدرتی باور نکردنی..تو در اینده همه رو نجات میدی (♡منظور از همه دوستاشه که به زودی میفهمین)نباید کسی چیزی بفهمه از این حرفای ما باشه...؟به من اعتماد کن...ادم بدجنسی نیستم...منو مثل دوست خودت بدون جونگ کوک :...باشه ولی...اسمت چیه 😮...ناشناس:به زودی میفهمی کوک نباید کسی بفهمه باشه؟کوک :..ب..باشه قول میدم...حس خوبی میدی ادم بدی نیستی بهت اعتماد میکنم 🙂...داستان از زبون جونگ کوک : قلبم خیلی داشت درد میکرد نفسمم که بیرون نمیومد به زور خودمو نگه داشتم که کسی شک نکنه و رفتم تو اتاقم و رو تختم...که
اخ...بیهوش شدم...جیهوپ...:جونگ کوک...کوکککک ...کوک: ...چیشده جیهوپ : پاشو صبح شده کوک: ب...باش جیهوپ :افرین پاشو 😂🙂🌝جونگ کوک : (پاشدم رفتم دست و صورتم رو شستم...رفتم پایین جونگ کوک :سلاممم صبح بخیر اعضا : سلامممم...جین : صبحونه امادس بیاین...همه : باشههه🙂😃جونگ کوک :(بعد اینکه خوردیم رفتیم سراغ کارامون (♡اعضا تو تعطیلات هستن و استراحت میکنن)رفتم بوکس تمرین کنم..اماده شدم و شروع کردم...محکم میزدم..یک ساعت بعد : خسته شدم و رفتم استراحت کنم...خبری از اون ناشناس نبود...دلم برای بم تنگ شده بود (♡بم سگ جونگ کوکه ) رفتم و حاضر شدم تا برم ببینمش شایدم پس فردا با خودم بیارمش..جونگ کوک : من میرم بم رو ببینم بای اعضا : باش برو بای 🙂😆کوک :(همه داشتن خوش میگذروندن رفتم دیدنش..
بعد اینکه رسیدم وارد سازمان نگهداری حیوانات شدم (♡همین طور که میدونین اگه اند د سوپ رو دیده باشین جونگ کوک بم رو به اونجا میبره موقع هایی که کار داره تا ازش نگهداری کنن) ....کوک : بممممم😍بم : هاپ هاپ (♡😂😐)کوک : کوچولوی مننننن😍بم : هاپ هاپ (♡از هیجان بالا و پایین میپرید😄)... کوک :( بعد چند ساعت برگشتم خونه)
دستممممم😂😐به خاطر دستم لایک و کامنت و فالو و حمایت کنینننن😂😔🌝🌚
و باز با اعضا خوش گذروندیم...که شب شد باز غذا خوردیم و...و رفتیم که بخوابیم...ولی خیلی خوش گذشت😃رفتم تو اتاقم و از پنجره به بیرون نگاه کردم چیز عجیبی نبود..رفتم و سرمو گذاشتم روی بالش که خوابم برد....توی تاریکی فرو رفته بودم...که نور سفیدی دیدم باز اون ناشناس رو دیدم...داش زمزمه میکرد که اومد و روبروم وایساد...دستمو گرفت....کوک...سعی کن قدرت درونت رو پیدا کنی....باشه؟...من به موقع وقتی که نیاز به کمک داشتی یا اگه حرف مهمی داشتم میام و بهت میگم...باش؟ جونگ کوک : باشه...چرا بهم کمک میکنی ؟ ناشناس : چون بهت اعتماد بیشتری دارم و میدونم که پسر خوبی هستی 🙂باشه...مواظب باش کوک : ب..باش (♡تصمیم گرفتم برای این ناشناس اسم انتخاب کنم به زودی میگم..)کهههه
ویحیحیحی😂🌚💜این پارتم تموم شد لایک و کامنت و فالو یادتون نره کیوتا🌚💜
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالییی بود پارت بعد رو بزار
باش😄💜
خماری گذاشتن خوش میگذره؟
😂😐💔
های لاولی😁
ما گروه بلک کویینز هصدیم💛🖤👑ما تو مراسم ماما شرکت کردیم🥺💖
لطفن بهمون تو مراسم مامای
کاربر:Armita رای بده🥺💓
______________________
صاری بابت تبلیغ بخای پاکش میکنیم😇
های🙂😄
باش اگه تونستم رای میدم 💜
تنکس😁😘