متاسفانه پارت 30 تو بررسی اون یکی اکانتم هست امیدوارم اینجا منتشر بشه 🥺 ناظر جون منتشر کن 🥺
«2 ساعت بعد»از زبان مرینت:افف حوصلم سر رفته ماریا اومد گفت:مامال گفتم: جانم؟گفت: میجه به بابا آدلین بجی بیاد؟گفتم: باشه عزیزم اگر سرش شلوغ نباشه🥺{♥️مکالمه ی مرینت و آدرین♥️}« مرینت:سلام آدرین آدرین: سلام عزیزم 💓 خوبی؟مرینت:نه حوصلم سر رفته ماریا هم گفت مامان به بابا آدرین بگو بیاد اینجا من بهت زنگ زدم🥺 آدرین:مگه میشه نیام الان میام😘»پنج دقیقه بعد در رو زدن، رفتم باز کردم آدرین بود، پریدم ب‌غ‌ل‌ش گفتم: سلام عزیزم گفت: سلام خوشگلم😍ماریا اومد گفت:سلام بابا آدلین😊 آدرین گفت:سلام بر پرنسس کوچولو 😘
ماری اومد پایین آماده شده بود گفتم: کجا میری ماری؟گفت:دارم میرم سر قرار با اون دنیل ، گفتم:چی همینجا می‌مونی، گفت:باشه🥺ی سایه ناآشنا دیدم😳یک دفعه ماریا داد زد:مممماااااممممممااااااالللللل😭 بدو بدو با آدرین رفتیم پیشش دیدم ی نفر ماریا رو گرفته از پشت دستش رو دهن ماریا بود ی چ‌ا‌ق‌و گذاشته بود زیر گلو ی ماریا ماری هم اومد😰 گفتم:آااد رین بچم رو می‌خوام یا خدا😭😨از زبان آدرین:نور قرمز دور مرینت رو گرفت و مرینت سقف خونه رو شکست😨 «نویسنده:اشاره به پایان فصل 2»دادزد: دخترم رو پس بده تا بلای بدی سرت نیوردم😤«درهمین هین نادیا»:(همین طور که می‌بینید پرنسس مرینت ویلیسان سقف خونه رو شکسته و رو هوا معلق هست چه اتفاقی داره میوفته؟)از زبان مرینت:به سمت ناشناس حمله کردم گفت:بیای جلو با دخترت باید خداحافظی کنی که دیدم آدرین هم رو هوا معلق شد😶دستم رو گرفت هر دوتامون برگشتیم رو زمین 🙃 گفتم:از مون چی میخوای؟گفت: فقط می‌خوام با ماری چند دقیقه حرف بزنم و نقابش رو برداشت دنیل بود ماریا دستش رو گاز گرفت، آزاد شد بدو بدو اومد بغلم گفتم:خوبی دخترم گفت:آله آدرین هم بارو ب‌غ‌ل کرد گفتم:دنیل خان بلایی سر آبجیم بیاد جون برات نمیزارم و با آدرین رفتیم اتاق ماریا 🖤
از زبان ماری: دنیل اومد نزدیکم دستم رو گرفت ولی من دستم رو کشیدم گفتم:باهام چیکار داری😔 گفت:ماری من واقعا متاسفم من آنقدر به مرینت فکر کردم که اصلاً نفهمیدم دلم پیشه یکی دیگه هست😔 گفتم:و اصلا هم نفهمیدی ع‌ا‌ش‌ق‌‌ت‌م🙁و بعد گفتم که آبجیم بیاد وقتی اومد ، اومد جلو ی دنیل گفت:دیر اومدی دنیل خان عشق رو برای آبجیم تلخ کردی به اون عشقی که شیرین باشه میگن عشق آدرین برای من عشق شیرین ساخت ولی تو دیر از عشق مطلع شدی😤 گفتم: دنیل اگر واقعا پشیمونی دست از سر آبجیم بردار هرچی اتفاق افتاد رو جبران کن😔
ناظر جون التماست میکنم عزیزم منتشر کن به پات میوفتم منتشر کن😭😭😭😭😭😭😭😭
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالییی😍
مرسی آبجی 😍
با این اکانت جواب دادم😂😅
😅❤
عالیییییییییییی
مرسییییی😍😘