7 اسلاید صحیح/غلط توسط: Nazanin انتشار: 3 سال پیش 399 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
خوب بچه ها الکی گفتم آدرینه....
کپشنروبخونمهمه.....
یواش یواش رو لب هر دومون لبخندی نشست.
بالبخند گفت:تو اینجا چی کار می کنی؟هرجا من می رم باید توهم بیای؟ دست به سینه ایستادم و یه ابروم رو دادم بالا و با لحن طلبکارانه ی دلخوری گفتم:من چی کار کنم که هر جا می رم شما هستید؟ناراحتید برم؟ اخم شیرینی کرد و سر تکون داد و زیرلب ولی طوری که همه مون شنیدیم گفت:عمری نینو رو دست انداختم با اون معاونش حالا همون شده معاون من دلخور شدم.می دونستم حرفاش از ته دل نیست اما دوست داشتم آدرین هم قد من از دیدنم خوشحال بشه -پس کجای کاریدکه سرگرد لاهیف وقتی داشتم می اومدم داشت گریه می کرد آدرین با پوزخند گفت:پس خبرنداری…اشکای شوق بود همه با تعجب به ما نگاه می کردن.لابد تعجب کردن چطوری تو روی سرگرد خشنشون ایستادم و بلبل زبونی می کنم.آخی بمیرم براشون معلوم نیست این کینگ کنگ چه بلایی سرشون اورده اینطوری ازش می ترسن. آدرین:همونطوری می خواید اونجا وایسید و من رو نگاه کنید؟ -پس چی کار کنم؟ آدرین سری تکون داد وگفت:بیا تواتاق من.شماها هم بفرمایید سرکاراتون همه سریع پخش شدن و رفتن تو اتاق و سر میزهاشون نشستن. یعنی اینقدر ازش می ترسن؟نه بــــابــــــا…تو تهران اینطوری نبود که!یعنی درجه اش زده بالا؟ با تعجب به بقیه نگاه کردم و رفتم تواتاق آدرین. آدرین:درم ببند
-چشم در رو بستم و برگشتم طرفش.نشسته بود رو صندلی ریاستش و دستش رو دراز کرد و به یه صندلی اشاره کرد. آدرین:بشین آروم نشستم.دست هاش رو توهم قلاب کرد وبه چشم هام جدی خیره شد. بعد پقی زد زیر خنده.نمی دونم چرا خندید ولی با خندیدن اون منم خنده ام گرفت.هر دو با صدای نسبتا بلند چند دقیقه خندیدیم که دست هاش رو به نشونه ی یواش تر تکون داد. سعی کرد خنده اش رو بخوره وگفت:تو به چی می خندی؟ منم با خنده گفتم:تو واسه چی می خندی؟ آدرین:این جا فقط من سوال می پرسم یادت باشه. بعد انگشت اشاره اش رو به نشونه ی تهدید بالا برد -خیلی خب.خندیدم چون با اون تعریف هایی که بیچاره های مظلوم ازت کردن گفتم الان یه دیو شکم گنده ی پیر کچل بداخلاق جلوم ظاهر می شه بااخم گفت:پوستشون و می کنم.چی گفتن مگه؟ -ولشون کن بنده خداها رو تا الان هم معلومه کلی پوستشون رو کندی.هیچی بابا می گفتن خدا به دادت برسه سرگرد سخت گیر و جدیه و با دختراخوب نیست و این حرفا…توچطوری دختری می خوای معاونش بشی واینا… آدرین لبخندی زد وگفت:راست می گن.تو می دونی من رابطه ام با دخترها خوب نیست ناراحت شدم.یعنی منم براش مثل بقیه ام. ناخداگاه با یه لحن مظلومانه ای از دهنم پرید:حتی با من؟
ناظر عزیز و محترم لطفا منتشرش کن 🙏🙏🙏🙏🙏«اونجورنگانکن😐»
بهم نگاه کرد.تو چشم هامم نگاه کرد.یه نگاه که تا خود قلبم نفوذ می کرد.کاش می دونست با این کارهاش من و اذیت می کنه.من می خواستم آدرین رو از یاد ببرم اما اون دوباره به زندگیم برگشته بود… لبخندی زد وبا یه لحن مهربون گفت:نه…تو با همه فرق می کنی آخ اگه بگم تو دلم عر***وسی بود باورتون نمی شه ادامه داد:تویه دختر بچه ی شی***طون و لجبازی که خیلی کل کل کردن باهاش رو دوست دارم بیا عروسی رو ع*ز*ا کرد.این چه وضع حرف زدنه؟دختر بچه...... دِ بیا پس تا الان هم واسه کل کل بازی یه هم بازی می خواسته مگرنه من براش مهم نیستم… لب***ام و غنچه کردم و ابروهام گره خورد.
لبخندی زد و گفت:قیافه ات رو اونجوری نکن.خب من باتو راحت ترم.با بقیه دخترها برام فرق می کنی چون یه مدت ازنزدیک باهم بودیم.فقط همین!اما بدون این راحتی و کل کل ها رو نباید قاطی کار کنی.دوست ندارم جلوی کارمندها باهام بد حرف بزنی یا پشت سرم بد بگی و اونا رو علیه من بشورونی…کار ونباید قربانی لجبازی های احتمالی کنی.من باهات کل نمی اندازم.حداقل تو محیط کار…پس نمی خوام تو اداره کاری کنی که نتونیم کنارهم کار کنیم. من خوشحالم که تو اومدی اینجا.چون حداقل آشنای خودمی.اینجا بین اونا من یه جورایی تنها بودم واسه همین زیاد باهاشون جور نبودم.اما تو مثل خودمی نمی خوام باهات مشکلی پیدا کنم.می دونم دختر عاقل و زرنگی هستی.معاون خوبی هم واسه نینو بودی.درسته یکم شی******طونی و شیرین زبونی می کنی اما به کار کردنت ایمان دارم.پس می خوام واسه آخرین بار باهات اتمام حجت کنم قبل از این که بری سرکارت.مشکلی باهم نخواهیم داشت.درسته؟ چقدر قشنگ حرف زد.داشت یه جورایی صلح برقرار می کرد.اونم که بی***شرف می دونه من در مقابل حرف آروم خ**ر می شم از این لحن استفاده کرده.ای با سیاست… پلکم رو بستم اروم ودوباره بازش کردم. -چشم مهربون لبخند زد وگفت:چشمت بی بلا مرینت خانوم.وایسا ببینم حالا تعریف کن توکجا؟این جا کجا؟ منم که انگار یه چیز تازه ای یادم افتاده باشه گفتم:شما هم تعریف کنید.مگه شمال نرفته بودید؟
آدرین: نه دیگه جر نزن اول من پرسیدم.تو بگو من بعد بهت می گم سری تکون دادم وگفتم:هیچی دیگه ارشد شیراز قبول شدم دانشگاه انتقالی گرفتم اومدم اینجا آدرین:خونه گرفتی؟تواین شهر غریبی هان؟ -آره بابا اومد برام خونه گرفت.خدا رو شکر جا به جا شدم کامل لبخندی زد و با رضایت سری تکون داد. آدرین:اگه کمک خواستی مدیونی بهم نگی -ممنون.حالا شما بگید این جا چی کار می کنید؟شما که رفتید شمال؟ آدرین:آره رفتیم.می دونی که واسه بیماری بابام رفته بودیم.اما بابام گفت اونجا غریبیم و هیچ دوست و آشنایی نداریم.از طرفی تهران هم نمی تونستم ببرمش هواش براش سمّه…هیچی دیگه بابا گفت بریم شهر خودمون.ماهم اومدیم شیراز.البته برادرم چون دانشگاهش تهران بود وکارش اون جا بود نیومد.منم نمی تونستم تنهاشون بزارم اومدم شیراز -مگه شیرازی هستید؟ آدرین با لهجه ی شیرین شیرازی گفت:آره کاکو.شیرازیم.خب دیگه می خوای برو اتاقت رو ببین.یعنی اتاق که نیست اینجا فقط همون سالن بزرگه اس که پارتیشن بندی شده.اول در سمت راست یه اتاق ماننده بزرگتر از بقیه اس اون مال خانوم معاونه با لبخند بلند شدم و ازش تشکر کردم و رفتم سمت در.احترام گذاشتم وبرگشتم.اما قبل از این که برم بیرون برگشتم سمتش و گفتم. -آدرین؟ آروم سرش بلند کرد وتکون داد. -بله؟ -خیلی خوشحالم که رئیسمی آدرین چشمکی زد و گفت:برو شی****طون.آتیش نسوزون. با خنده از اتاقش در اومدم.که بقیه حمله کردن طرفم.
7 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
30 لایک
عالی
تنکس...
آجی میگم که کی پارت بعدی رو میزاری🥺
( تو با لحن بچگونه فرض کن)
برسیحآجوووو...
مندخملخوبیممم.....
(بالحنبچگونحفرضکن😂💔....)
دمت آجیی ❤😸
سلام آجی.عالی بود.ببخش دیر کامنت دادم مامانم زورم کرده چون قراره مدارس باز شه باید درسارو بخونم بعد گوشی بردارم😐😑😬😂☺😊
مرسی...
عبندرح..
عالی نبود
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
محشر بود
پارت بـــــــــــعــــــــد❤
تنکس....
عالییییییییییییی
مرسی...
اخییییییی منتظر بودماااااا😇
چرا اذیت کردی گفتی لوکا هستت😑
ولی خدایششش محشر بود😁
میخواستمحرصتونبدمم...
مرسیعزیزم...
خیلی منت------------------ظرش بودم
بد نبود
خوب هم نبود
عالی هم نبود
بلکه فوق العاده هم نبود
محشر هم نبود
فوققققققققققققققققققققققق العاده محشرررررررررر
بودددد❤
آجی نازنین براچی مدتی نیستی؟
دلم برات تنگ میشه🥺
منمتورودوستندارم....
عــــاشــــقـــتـــم🙃 ....
زدممدتینیسمچونکمهستم....
مــنــمدلمبراتتنگیدحبودنفسم...
من خیلی خیلی عاشقتتتتتتتتتتتتتتتتم
مـــنبیشترر
❤❤❤❤❤❤❤من هززززززااااااااااررررر برابر بیشتر❤
عالی بود
مرسیعزیزمعکسپروفایلتخدتی!؟
اره خودم
خوشگلی...
مرسیی 😘
آجییییییی وایییییی عالی که نه محشرررررر بود 🙂❤
تنکسلاوم
عالی بود
تنکس