
سلام با پارت جدید اومدم😊 از الان باحرف اول اسم ها ادامه میدیم😊 مثال:سایه:س ته ته:ت و سایر بریم بخونیمممممم
اول بالارو بخون خیلی مهمه چون اسم هارو گم میکنی😊
( 2 هفته بعد) توی این دو هفته سایه کارشو انجام میداد هیچ اتفاقی هم نیافتاده بود (به این جمله من که گفتم اتفاقی نیافتاده بود دقت کنید و تو ذهنتون نگه دارید لازمه) (از زبان س یعنی سایه) داشتم توی حیاط قدم میزدم که منیجر اعضا اومد و گفت:سلام سایه خوبی؟ هفته دیگه اعضا کنسرت دارن هنوز بهشون نگفتم و به بوسان میریم و اینکه فردا راه میوفتیم باشه؟ س:باشه میگم فعلا منیجر:مرسی فعلا.
رفتم در اتاق اعضا درو زدم و...... (از زبان ت) داشتم با گوشیم ور میرفتم که زنگ خورد. بلندشدم رفتم باز کردم سایه بود. ت:سلام چیزی شده؟ س:نه چیزی نشده ولی وسیله هاتونو جمع کنید ت : چی؟! س:نا واضح بود؟ گفتم وسیله هاتونو جمع کنید همتون! ت:چته دختره نفرت انگیز؟! فکر کردی کی هستی؟
س: اولا نفرت انگیز خودتی هفت جد و آبادت دوما منیجر تون گفت😒 از سر و صدای این دو نفر بقیه اعضا هم اومدن جلو در و با تعجب نگاه میکردن😕 ته ته هم که دیگه جوش آورده بود یدونه زد تو گوش سایه ت : هی نکنه به منیجر مون رشوه دادی؟ از اول هم بهت مشکوک بودم میدونستم یه کاسه ای زیر نیم کاسته😏ولی کور خوندی کلکت در اومد حالاهم برو بیرون تو اخراجی ماهم هیچ جا نمیریم ( با فریادی که کل کره لرزید😂)
سایه صورتش بد میسوخت ولی اهمیت نداد ( آخه یه جوری زد جای دستاش موند قرمز شد) و دستاشو گذاشت جیبش و رفت وقتی داشت میرفت مثل اینکه منیجر صدای ته ته رو شنیده بود و با ترس اومد جلوی سایه و پرسی چیشده!؟ س: برید از ستاره جهانیتون بپرسید! منیجر:چی؟ صورتت چیشده بیا بریم ببینم!! سایه با منیجر رفت جلوی در اتاق اعضا و زنگ رو زد
دوباره ته ته درو باز کرد این دفعه منیجر دید با سایه قبل از اینکه ته بتونه حرف بزنه منیجر گفت : چه خبرته؟ تو زدی تو صورت این دختر؟ ت: آره من زدم که چی؟ نکنه بهت رشوه داده هان؟ منیجر:چی؟ ت:بهش گفتی بیاد به ما بگه وسیله هامونو جمع کنیم فردا میخوایم بریم؟ منیجر:چی؟ وایسا من گفتم ولی سوءتفاهم شده!! شماها هفته آینده کنسرت دارین ما فردا به بوسان میریم برای کنسرت!!! ت:چییییی؟! سایه پووووووزخند میزنه😏منیجر:زودباش از سایه عذرخواهی کن چرا هیچوقت به موضوع فکر نمیکنی هان؟ ت:م... م... من... نمی... نمیدونستم😮😥 سا.... سایه.... س:ولش کن بابا بیخیال من میرم سر شیفتم، فعلا. منیجر:بیا میبینی دست رو دختر مردم بلند میکنی؟! ت : کدوم دختر مردم آخه؟ اون که یتیمه! منیجر:چی؟ چی گفتی؟ سایه هنوز خیلی دور نشده بود ولی شنید!! واقعا از این حرفش ناراحت شد خب اونم آدمه اونم انسانه احساس داره رفت روی چمن های حیاط نشست و زانوهاش. بغل کرد و شروع کرد به. گریه کردن بعد چند دقیقه یکی دست زد به شونش اون.............
خب خب، تامام تامام 😇
تا پارت بعدی. منتظر باشید راستی حدس بزنید کی بود دست به شونه سایه زده؟ تو کامنتا بگید😊
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
جچ:فک کنم ته
عالیییی بود 😍
عااالی
تنک
عالللللللللللللللللللللییییییییییییییییییییییی ولی تو هم مثل بقیه نویسنده ها قصد زجر دادن داریااااااااا😭😭💔💔 آخه چرااااااااااااااااا جای حساس کات میکنیییییییییییییییی؟؟؟😭😭💔💔
لطفا پارت بعد رو زودتر بذار🙏🥺😭💔
ببخشید😥دیگه جای حساس کات نمیکنم به خاطر تو امشب میزارم
سلام تست نداشتی برات کامنت کنم
اسم داستان ⛓️⚡همش به خاطر این بود که یتیمم؟⚡⛓️ عوض میشه ❤️به تست جدیدم سر بزنید ❤️