جوک های خنده دار (۲)

داداش دوستمو بعد از چند سال دیدم. از زندگیش پرسیدم و اینکه ازدواج کرده یا نه؛ گفت آره؛ پرسیدم با کی؟! گفت ویشکا آسایش رو می شناسی؟ ذوق زده گفتم آره؛ گفت من با خواهرش ازدواج کردم؛ اسمش هست... “هیچگاه آسایش”

یه زمانی مادرا میگفتن اون بی‌ صاحبو بذار کنار...(گوشی) برو سر درست؛ الان میگن پاشو اون بی‌صاحبو بردار برو سر درست گذر زمان همه چیو عوض میکنه

توی انتخابات ۱۴۰۰ ماهم حوزه های چهارمحال و بختیاری و خراسان شمالی و اردبیل و مرکزی رو دیر تر اعلام میکنیم تا مردم آمریکا بفهمن انتظار یعنی چی

یه مردی بود که هر شب جمعه میرفت بهشت زهرا و بالای یه قبری مینشست و زار زار گریه میکرد و میگفت: چرا رفتی و منو بدبخت کردی… بهش گفتن این کیه که هر شب جمعه سر مزارش گریه میکنی؟! برادرته؟ پدرته؟ بچته؟ کیته؟ میگه: هیچکدوم! این شوهره اول زنمه…!!

خانمه میره بانک سهام عدالتش رو بگیره، بانکیه میگه: بریزمش به حساب جاریتون؟ خانمه میگه: نه بریز به حساب خودم، جاریم بمیره ایشالا، چقدرم شانس داره تو بانکم هواشو دارن!