6 اسلاید صحیح/غلط توسط: آگست دی انتشار: 3 سال پیش 74 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست

خب اینم از پارت یک داستان پرنسس آرزو ها



لینک کوتاه

توجه!

محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.

  • جهت اطلاع از قوانین و شرایط استفاده از سایت تستچی اینجا را ببینید.
  • اگر محتوای این صفحه را نامناسب یا مغایر با قوانین کشور تلقی می نمایید می توانید آن را گزارش کنید.

سایر تست های سازنده

نظرات بازدیدکنندگان (14)
  • آنی دختر خوشگلیه 🍻😁

  • خیلی قشنگ بود 💕

  • اینجا دو شیفتی هست من روز میام تو شب بیا از فردا شروع می کنی به کا ساعت ۶ غروب به بعد شیفت تو هست گفتم واقعا ممنون و اسمش رو پرسیدم گفت اسم من میکاسا هست و خداحافظی کردم و رفتم بیرون چند روز دیگه قراره ساشا و داداشم هم بیان پیشم

  • بیرون خودم نشستم پشت فرمون و گاز دادم رفتم من از قبل به ساشا گفتم بلیط پرواز کره رو برام بگیره رفتم فرودگاه و سوار هواپیما شدم ( دو روز بعد ) ( کره )رفتم هتلی که ساشا برام توش اتاق گرفته بود و یکم خوابیدم ( ۲ ساعت بعد ) و بلند شدم یه لباس خوب گرفتم و رفتم دنبال کار بگردم هر جا میرفتم می گفتن کم سن و کم تجربه هستم و بخاطر همین بهم کار نمیدن رفتم تو یه قنادی گفتم سلام من دنبال کار می گردم مغاره دار که یک دختر همسن من بود گفت چند سالته و اسمت چیه گفتم ۱۸ سالمه و اسمم آنی هست دختره گفت باشه پس

  • برای همین هیچ دوستی ندارم جز یه دختر به اسم ساشا اون خیلی مهربونه من احساس میکنم مایک ( داداش بزرگ رو میگه اسمش مایک هست ) و ساشا رو هم کراش دارن خیلی بهم میان ولی هیچ کدوم به روی خودشون نمیارن خب از این بحث بیایم بیرون یه مرده هست که هر روز میاد خونمون و مامان بابام خیلی ازش پذیرایی می کنن برام عجیبه پس این بار رفتم و حرف هاشون رو گوش دادم با چیزایی که شنیدم چشام ۲۰۰۰ شد اونا می خواستن منو به اون مرده خدایا خودت کمکم کن با عصبانیت رفتم تو سرشان داد زدم گفتم که من رو می خوای بدی به کسی که

  • سلام اسم من آنی هست من اهل آمریکا هستم عاشق نقاشی هستم ولی خوانواده من نمی خوان که من نقاش کنم ولی من زیر زیرکی نقاشی می کنم من رابطه خوبی با خواهرم ندارم با داداش مون که با خواهرم دوقلو و هست هم رابطه خوبی ندارم فقط با برادر بزرگ ترم رابطه خوبی دارم اون خیلی مهربونه و همیشه منو حمایت می کنه برای آرزو هام ولی اون دو تا همیشه دارن مانع من می شن وقتی که من دارم زیر زیرکی نقاشی می کنم میرن به مامان بابا می گن من هیچ دوستی ندارم کل بچه های فامیل از من بدشون میاد و بچه های مدرسه هم ازم می ترسن

    • راستش یزره شبیه منه
      من یواشکی نقاشی میکشم و هیچ دوستی ندارم ( بجز تستچی ) خواهرم ازم خواست می‌کنه نه بقیه و فقط یه دوست صمیمی دارم

    • عزیزم واقعا منم فقط یه دوست دارم عاشق نقاشی هم هستم می خوام یه پست از نقاشی می خوام بزارم

    • آجی من یه مسابقه نقاشی گذاشتم می خوای شرکت کن

برای ثبت نظر باید وارد حساب کاربری خود شوید.