سلام این پارت اول داستانمه وامیدوارم خوشتون بیاد یکمی هم شبیه انیمیشن آمفیبیا هستش ولی این حرفارو ولکن بزن بریم والبته کپی ممنون
سلام دفترچه خاطرات عزیزم من امروز توی دنیای عجیبی بیدار شدم که به نظر میرسه هیچ انسانی نداره و غورباقه ها تقریبا اندازه ی یک انسان 7 یا 8 ساله اند و به زبان ما حرف میزنند. غورباقه ها من را به جنگل تبعید کردند اما یک خانواده ی کوچک من را پذیرفتند. خوشحال بودم چون قرار بود در یک خانه زندگی کنم. الان تقریبا شب شده است و من خیلی خسته ام. خیلی خوشحالم چون قرار است اتاق شخصی داشته باشم. مثل دنیای خودمان اما اون اتاق زیر زمینه ولی به هر حال خوبه. بعد از یک ساعت تمیز کاری و گذاشتن یک تخت در گوشه ی اون بهتر میشه
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
2 لایک
سلام داستان جدیدم منتشر شده دوست داشتی بخون😄
باشه الان میخونم
قشنگ بود👏
من این کارتونو ندیدم اما دوستان توی نظرات گفتن پس لطفا تغییرش بده💗
باشه ولی من دیگه نمینویسم تا وقتی که خوب حاضرش کنم و اگه میخوای ببینیش اسمش امفیبیا هست یعنی دو زیستان و ممنون که نظر دادی
عالییییییی بود😍
واقعا خیلی خوشحالم که خوشت اومد
ریحانه جون داستان دختری در بطری رو امروز خوندم و خیلی قشنگ بود و بهنظر من یه داستان دیگه هم مثل اون بزار
مرسی عزیزم
گزاشتم تو برسی هست💗
خیلی خوشحالم چون واقعا به نظرم داستان هایی مثل اون خیلی خوبن
ابجی/داداش من این فیلم رو کامل دیدم بی زحمت داستان رو فرق بده برو فصل ۲ قسمت ۱۲ که ساخته نشده رو بنویس من فیلم رو دیدم اسمش هست امفیبیا
باشه من اتفاقا همین کارم میخوام انجام بدم و در واقع این یه مقدمس و بهتره الیزابت رو آن بخوانید
توی قسمت های دیگه درستش میکنم
سلام این داستان رو دیدم و البته اون الیزابت نیست اسمش (ان)هستش /: یکمی تغییر بده تو داستان خوب بود
باشه و من قرار نبود داستانم مثل اون فیلم امفیبیا بشه ولی چون دوستش داشتم از اون الهام گرفتم
ببخشید اگه کوتاه مینویسم
سلام این اولین پارت داستانم هست و امیدوارم که خوشتون بیاد
خوشحالم که خوشت اومد ولی بهتره همه این پارتو نادیده بگیرین و پارت های بعدو که توصف برسی هستن بخونید چون به درخواست بعضی ها ادامه ی امفیبیا رو نوشتم یعنی از قسمت 12 به بعد فصل دوم امفیبیا