ناظر تو خدا منتشر کن دوستام منتظرن 🥺
از زبان آدرین .کف زمین نگاه کردم دیدم چند لکه خو.ن روی زمینه بود .رده خو.ن تا کمد جودی ادامه داشت .جلو کمد جودی وایسادم .شمشیرمو درآوردم در کمدو یواش باز کردم دیدم جودی نشته توی کمد زخمی شده بود خو.ن زیادی ازش رفته بود بیهوش بود گردنشو نگاه کردم جای نیش خونآشام بود رنگ پریده بود تکون نمی خورد . جودی با نگرانی بلند کردم از خونه بردمش بیرون . وقتی بردمش بیرون داد زدم کمک کنید یه یکی کمک کنه . دو سه تا سرباز امدن سمتم داد زدم کسی دکتر هست یهو مرینت امد سمتم . نگای به جودی کرد . سریع گفت بزارش زمین ببینم . جودی رو دراز کردم روی زمین . مرینت هم نبضشو گرفت بعد از دو دقیقه مرینت نگام کرد گفت . ادرین تو این دخترو میشناسی خیلی نگرانشی . گفتم اون خواهرمه . با ترس نگام کرد گفت . متاسفم ادرین . با داد ترس گفتم چی..... یعنی..... چی منظورت چیه ....؟. گفت دمای بدنش پایینه نبض نداره ....... تموم کرده ادرین..... .
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
8 لایک
سلام عالی بود
منتظر بعدی هستم
پیشاپیش عیدتون مبارک
مرسی ممنون
همچنین
عالیییییییییییییییییییییی 🤩😍🤩🤩🤩😍😍😍😘😘😘😍😘😘😘
هر کی از داستانت بد گفت بگو برم سراغش از اون آبدولیو های محکمم ده هزارتا بهش بزنم😑مدیونی نگی🙁برا منم پارت 24 با بدبختی منتشر شد🥲
من نوکرتم ♥️♥️
😚
😘😘😘🥲
عالی
مرسی ♥️♥️♥️♥️
500 تاییم کنید بک میدم😐❤
500 تاییم کنید بک میدم😐🧡
500 تاییم کنید بک میدم😐💛
500 تاییم کنید بک میدم😐💚
500 تاییم کنید بک میدم😐💙
500 تاییم کنید بک میدم😐💜
500 تاییم کنید بک میدم😐🤎
500 تاییم کنید بک میدم😐🖤
500 تاییم کنید بک میدم😐🤍
آنفالو کنید آنفالو میکنم=/💔